خلاصة:
سابقه و هدف: برنامه ریزی درسی به عنوان یک فعالیت دارای مراحلی است که برنامه درسی را پدید میآورند
. این برنامه ریزی که با سنجش نیازها و تعیین (انتخاب. سازماندهی و ارائه محتوا) ادامه میبابد و با تعیین شیو
های ارزشیابی پایان میرسد. هدف بررسی مدلهای برنامه ریزی درسی در آموزش است.
مواد و روشها:. مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات
کاربردی پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن. کتابخانهای است. بدین
صورت که از منابع کتابخانهای نظیر: کتاب. مقاله. منابع خارجی و... و آموختههای محقق استفاده شده است.
یافتهها: از نظر این پژوهش مدلهای برنامه ریزی درسی را میتوان در دو گروه طبقه بندی کرد که در یک گروه
افرادی هستند که میتوان هدفهای تعلیم و تربیت را تعیین وبه دقت بیان نمود و سپس به شیوه خطی آنها را
نتیجهگیری: از مباحث ایراد شده نتیجه گرفته میشود که برنامه ریزی در پی آنست شرایط ءموقعیت و وسایل
مورد احتیاج را در حیطه تعلیم و تربیت برای فراگیران با شرایط فعلی ونیازهای شخصی آنان فراهم سازد و زمینه
تربیت و رشد همه جانبه آنان مهیاگردد.
ملخص الجهاز:
طبق نظر بابيت از هدفهاي مبهم وخيلي سطح بالا مانند ساختن منش فرد، فرهنگ وخودشناسي بايد پرهيز شود زيرا تنها هدفهايي ويژه هستند که در تهيه برنامه درسي اصول تدريس و آگاه ساختن والدين و معلمان همانند راهنمايي روشن ادامه مسير را ميسر مي سازد [٢].
طبق نظر بابيت از هدفهاي مبهم وخيلي سطح بالا مانند ساختن منش فرد، فرهنگ وخودشناسي بايد پرهيز شود زيرا تنها هدفهايي ويژه هستند که در تهيه برنامه درسي اصول تدريس و آگاه ساختن والدين و معلمان همانند راهنمايي روشن ادامه مسير را ميسر مي سازد[٤] بابيت مي گويد هدف ها بايد واضح باشد در نوشتن هدف ها بايد از زبان روزمره استفاده شود به گونه اي که به آساني قابل فهم باشد و از هدف هاي کلي پرهيز شود مثلا در توانايي مراقبت از سلامت خود به قدري کلي است که قابل استفاده نيست اين هدف بايد به هدف هاي ويژه تجزيه شود.
براين اساس ، برنامه ريزي درسي مجموعه اي از تجارب يادگيري است که دانش آموزان را در مسير دستبابي به اين اهداف قرار مي دهد بايد توجه داشت که چنين طرز تلقي از برنامه ريزي درسي به شدت تحت تاثير ديدگاه هاي مديريتي بوده است که از تيلور به عنوان مدافع اصلي آن مي توان نام برد در واقع آنچه او پيشنهاد آن را داده بود عبارت بود از: ساده کردن فعاليت ها از طريق تقسيم آن به واحد هاي کوچکتر، گسترش کنترل مديريتي همه عناصر محيط کار و بررسي نتايج بر اساس مطالعه نظام مند زمان و مکان .