خلاصة:
زمینه و هدف: مولفههای حاکم بر کارآمدی نظام سیاستگذاری جنایی در مدیریت پیشگیری از بزهکاری، به دلیل دامنه اثرگذاری، نقش تعیین کنندهای در سرنوشت نظام سیاستگذاری ایفا می کنند. لذا، هدف این پژوهش، تبیین مولفه های حاکم بر کارآمدی نظام سیاستگذاری جنایی در مدیریت پیشگیری از بزهکاری است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع پژوهش، توصیفی– تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی طیف وسیعی از اسناد و رویه ها و سایر آثار پژوهشی، مطالب، جمعآوری و تحلیل شده اند. یافته ها: استفاده از رهیافت کلان در تحلیل پدیده بزهکاری، رویکرد سیستمی در سیاستگذاری جنایی، عقلانیت در سیاستگذاری جنایی شامل (مشارکت نخبگان در فرآیند سیاستگذاری، تناسب سازی اهداف و روشها، پویایی و خلاقیت مبتنی بر آینده نگری) و سیاستگذاری مبتنی شاخصهای حکمرانی خوب از یافتههای این پژوهش میباشند. نتایج: با تدوین و اجرای بهینه سیاستهای عقلانی موثر در کاهش بزهکاری، ارزیابی و تحلیل دقیق و نظاممند نتایج تدوین سیاستها در عرصه عمل و ارتقای کارآمدی سیاستها و راهبردهای پیشگیرانه در سایه عملیاتیسازی مولفههای بهدستآمده در این پژوهش، میتوان به اهداف کلان نظام سیاستگذاری جنایی در مدیریت پیشگیری از بزهکاری دست یافت.
Field and Aims: The components governing the efficiency of the criminal policy system in the management of crime prevention play a decisive role in the fate of the policy system due to their scope of influence. Therefore, the purpose of this research is to explain the governing components of the efficiency of the criminal policy system in the management of crime prevention.Method: The current research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of the type of research, which was collected and analyzed by using library resources and examining a wide range of documents and procedures and other research works.Findings: the use of a macro approach in the analysis of the crime phenomenon, a systemic approach in criminal policymaking, rationality in criminal policymaking including (elite participation in the policymaking process, proportionality of goals and methods, dynamism and creativity based on foresight) and Policymaking based on good governance indicators is one of the findings of this research.Conclusion: By formulating and optimally implementing rational policies effective in reducing delinquency, accurate and systematic evaluation and analysis of the results of policy formulation in the field of practice and improving the efficiency of preventive policies and strategies in the shadow of the operationalization of the obtained components In this research, the main goals of the criminal policy system in the management of crime prevention can be achieved.
ملخص الجهاز:
مولفه هاي حاکم بر کارآمدي نظام سياستگذاري جنايي 1 در مديريت پيشگيري از بزهکاري 2 تاريخ دريافت : ١٤٠٢/٠٢/٠٥ عباس شيري سيد محمود ميرخليلي٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠٢/٠٣/٢١ سميه عزيزي٤ نوع مقاله : پژوهشي چکيده زمينه و هدف : مولفـه هـاي حـاکم بـر کارآمـدي نظـام سياسـتگذاري جنـايي در مـديريت پيشـگيري از بزهکاري، به دليل دامنه اثرگذاري، نقش تعيين کننده اي در سرنوشت نظام سياستگذاري ايفا ميکننـد.
بر همين اساس ، اصليترين سرمايه در فراينـد سياسـتگذاري جنـايي مطلـوب ، بـه کـارگيري نگـرش کلان نگر و سيستمي در فرآيند تدوين سياست ها با اتکا بر عنصر عقلانيت و سياستگذاري مبتنـي بـر شاخص هاي حکمراني خوب ميباشد؛ با اين توضيح که تنها با اتکـا بـر خـردورزي سياسـتگذاران ، ريل گذاري در مسير پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي و بزهکاري، ميسر خواهد شد و دولـت قـادر خواهد بود تا در مسير پرپيچ وخم و محيط پرابهام سياستگذاري، به سلامت به سرمنزل مقصود نائـل شود.
بدين ترتيب ، در اصل تناسب سازي، لزوم کاربست اهداف عقلانـي نيـز بـه انـدازه تاکيـد بـر روش هاي متناسب در سطح سياستگذاري داراي اهميت ميباشد؛ چرا که گاه سياستگذاران از بـدو ورود به فرآيند سياستگذاري، در مسئله شناسي و اهداف مهم در نظام پاسخ دهي به پديـده مجرمانـه دچار اشتباه ميشوند و همين امر موجب ميشود تا فرايند سياستگذاري از رويکرد عقلانيت محـور، فاصله بگيرد؛ به عنوان مثال ، تاکيد بر امنيت گرايي صرف در نظـام عـدالت جنـايي بـدون توجـه بـه ساير مولفه هاي پاسخگويي به پديده مجرمانه ممکن است راهبردهاي کلان سياست گـذاري جنـايي را با چالش مواجه سازد و چه بسـا بـا شـعار «هـدف وسـيله را توجيـه مـيکنـد»، ابـزار و روش هـاي نامناسب و غيرعقلاني نظير تاکيد صرف بر مجازات حتي مجازات هاي بسيار سـخت موجـه شـمرده شود و اين امر، سياستگذاري جنايي را در حل مسئله جرم و پيشگيري از بزهکاري در بلندمـدت بـا شکست و ناکامي مواجه ميسازد.