خلاصة:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی از تأثیر انعطافپذیری شناختی و سرسختی روانشناختی بر درماندگی روانشناختی زنان نابارور با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراکشده، بود. روش پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور شهر شیراز بود که از میان آنها 250 نفر با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه درماندگی روانشناختی لاویبوند و لاویبوند (1995)، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی اهواز کیومرثی و همکاران (1377) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراکشده زیمت و همکاران (1998) جمعآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای spss و amos انجام گرفت. طبق یافتهها ضریب مسیر مستقیم انعطافپذیری شناختی به درماندگی روانشناختی، انعطافپذیری شناختی به حمایت اجتماعی ادراکشده و سرسختی روانشناختی به حمایت اجتماعی ادراکشده معنادار بود، ضریب دو مسیر مستقیم سرسختی روانشناختی به درماندگی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراکشده به درماندگی روانشناختی و همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم انعطافپذیری شناختی به درماندگی روانشناختی و سرسختی روانشناختی به درماندگی روانشناختی از طریق حمایت اجتماعی ادراکشده معنادار نشد. بهمنظور کاهش درماندگی روانشناختی زنان نابارور باید اقداماتی جهت بهبود و افزایش سرسختی روانشناختی، انعطافپذیری شناختی و حمایت اجتماعی ادراکشده صورت گیرد.
the purpose of this study was to test the model of cognitive flexibility and psychological hardiness on psychological helplessness with mediation of perceived social support. the study was a correlation through structural equation modeling. the statistical population included all infertile women in shiraz, which was selected from 250 people with targeted sampling method as sample. the research data were collected by lovibond and l0vibond psychological helplessness questionnaire(1995), dennis and vonder wal's cognitive flexibility questionnaire(2010), ahwaz psychological hardiness questionnaire(1377) and zimet and colleagues perceived social support questionnaire. data analysis was performed using spss and amos software. according to the findings, the coefficient of direct pathway of cognitive flexibility to psychological helplessness, cognitive flexibility to perceived social support and psychological hardiness for perceived social support was significant. the coefficient of two direct pathways of psychological hardiness to psychological helplessness and perceived social support to psychological helplessness and also the indirect pathway coefficient of cognitive flexibility to psychological helplessness and psychological hardiness to psychological helplessness through perceived social support is not significant. in order to reduce the psychological helplessness of infertile women, measures should be taken to improve and increase psychological hardiness, cognitive flexibility and perceived social support.
ملخص الجهاز:
با توجه به آمار بالاي ناباروري در ايران و فراواني زنان نابارور و ازآنجاييکه ناباروري يکي از دردناکترين تجربه هاي زندگي زنان ميباشد و انگ ناباروري، بروز اختلالات رواني را براي آنان به همراه دارد که به دنبال آن سبب بروز مشکلاتي در روابط زناشويي و کيفيت زندگي زوجين ميگردد، در اين پژوهش به دنبال يافتن پاسخ به اين سؤال هستيم که آيا مدل فرضي تأثير انعطاف پذيري شناختي و سرسختي روان شناختي با نقش ميانجي حمايت اجتماعي ادراکشده بر درماندگي روان شناختي از برازش کافي برخوردار است ؟ ٢- مرور مباني نظري و پيشينه پژوهش هاي مرتبطي در اين زمينه انجام شده است ازجمله مرادي، محمدپور و آهي (١٤٠٠) در پژوهشي به اين نتيجه رسيدند که بين درماندگي روان شناختي و تاب آوري با کيفيت زندگي ناباروري رابطه معناداري وجود دارد که به معناي اين ميباشد که درماندگي روان شناختي (افسردگي، اضطراب و استرس ) و تاب آوري در پيش بيني کيفيت زندگي ناباروري زنان نابارور داراي نقش ميباشد.
اين يافته با پژوهش لام ، لين و تاي ٤ (٢٠٢١) همسو مي باشد؛ اما با نتايج پژوهش هاي فتاحي اردکاني، محمدرضايي، جدگال ، خداوندي و زارعيپور (١٤٠٠)، صورتي (١٤٠٠)، نريمان ، حسن زاده ، قمراني و عميدي مظاهري (١٣٩٩)، ظهور پرونده و پاسبان (١٣٩٨)، هارون رشيدي و همکاران (١٣٩٦)، خاتيوا، موزمبو، وادا و ايکدا٥ (٢٠٢١)، خليد و داوود (٢٠٢٠) و کاواک و کاواک ٦ (٢٠١٨) ناهمسو ميباشد.
طبق يافته هاي اين پژوهش ، ضريب مسير مستقيم سرسختي روان شناختي به حمايت اجتماعي ادراکشده معنادار شد، اين يافته با نتايج پژوهش هاي جناآبادي و جواديفر (١٤٠٠)، سرشار، رافضي، ساعي و رستمي مال خليفه (١٤٠٠)، آزادي، احدي و حاتمي (١٣٩٩) همسو ميباشد.