ملخص الجهاز:
شعر فارسي امروز شبه قاره دکتر معين نظامي ١ سرچشمۀ آب کوثر بدين بزم وصف پيمبر رسيدم به سرچشمۀ آب کوثر رسيدم به فيضان مدح رسول (ص ) مکرم به دربار فرزند حيدر رسيدم جاويد اقبال قزلباش ٢ مهدي دوران زمانه شد همه دشمن که زيست شد بي رنگ بهار از چمن ما برفت چيست درنگ ؟ بيا و عرض غريب الديار را بشنو که ناله ام به فلک مي رسد ز سينه ي تنگ نيايي گر تو همه مي شويم قرباني ز ما شنو که دگر زندگيست هرچه ننگ !
بيا که عدل شود استوار در دنيا شود ز دوده ز دل هرچه مانده است از زنگ چرا ز بي عدلي رنج و غم بدارم من که آيي و هدف آري بدست ، از ره جنگ تويي که کليه ي اقوام منتظر باشند زمين و ماه و فلک ، آسمان و سينه ي سنگ بيا اي مهدي دوران ، بيا براي خدا خوشي و شادي نمانده که زندگي شد تنگ !