خلاصة:
این مقاله برگرفته از طرحی پژوهشی با همین عنوان است. در این راستا نظریه های مختلف هویت در دو رویکرد مدرن و پسا مدرن بررسی شد. در چارچوب نظری پژوهش در بخش متغیر وابسته، از نظریات جنکینز و گیدنز استفاده شده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق پرسشنامه و با روش نمونه گیری خوشه ای در چهار ناحیه آموزش و پرورش شهر شیراز و با یک نمونه 426 نفری شامل 231 پسر و 195 دختر اجرا شده است. با توجه به یافته های تحقیق دریافتیم که میزان هویت یابی فرهنگی (سنتی و مدرن) بیش از نیمی از دانش آموزان مورد بررسی در حد متوسط و در یک حالت برزخی قرار دارند. بنابراین میتوان گفت دانش آموزان دختر و پسر شیرازی دوره متوسطه دوم پایی در قلمرو تعلق به هویت یابی فرهنگی سنتی و پایی در قلمرو هویت یابی فرهنگی مدرن دارند. از دیگر نتایج تحقیق حاضر این است که دانش آموزان مورد بررسی از همه عوامل موثر مانند: متغیرهای زمینهای، فضای مجازی اینترنت، گروه همالان، پذیرش ارزشها، رسانههای مختلف و گروه مرجع که بر هویت یابی فرهنگی (سنتی و مدرن) اثر میگذارند با درجات مختلف تاثیر میپذیرند. بر اساس نتایج تحقیق، هویت یابی فرهنگی دانش آموزان مقطع متوسطه، نه پیکرهای واحد و یکدست (سنتی) است و نه ناظر به تغییرات مناسبات زمانی و مکانی (مدرن) است، بنابراین توامان نگاهی رو به گذشته و نگاهی رو به آینده دارند