خلاصة:
مطالعه حاضر به بررسی نقش اجتماعی معلم در سیستم آموزشی پرداخته است. هر گونه تحول اساسی در
جامعه مستلزم متحول شدن نظام آموزشی آن جامعه است و محور اصلی پیشرفت هر نظام آموزشی کیفیت
عملکرد معلم میباشد. معلم به عنوان مهمترین رکن تعلیم و تربیت در تربیت ابعاد آموزشی، اعتقادی،
عاطفی, اخلاقی، سیاسی,، اجتماعی و... دانش آموزان مستقیما دخالت دارد؛ و در تربیت نیروی انسانی
مورد نیاز جامعه نقش به سزائی ایفا میکند. مفهوم معلم با مفاهیم مشابه خود همچون واژه مدرس این
تفاوت اساسی را دارد که فقط صرف تدریس در کلاس هدف معلم نیست. هدف معلم تربیت همه جانبه
دانش آموزان است. معلم با روح و روان دانش آموز سر و کار دارد؛ کار او شکوفا ساختن استعدادهای
دانش آموز است. اگر تاریخ آموزش و پرورش را علم «شدن، آدمی بدانیم، معلمان در این شدن و تکامل
آدمی سهم و نقش زیادی را بر عهده داشتهاند. اگر تربیت را فراهم کردن زمینههای بالندگی، بر کشیدن،
متعادل کردن آدمی بدانیم و هدف از آن را فعلیت بخشیدن به استعدادهای بالقوه انسانها در جهت کمال و
قرب الهی درنظر داشته باشیم، معلمان و مربیان در تحقق این امر نقش ارزنده و بسزایی داشتهاند. اگر در
جستجوی شناخت عوامل موثر در تکوین شخصیت آدمی، اعتدال وجود و شناخت جسم و روان او باشیم،
این معلمان هستند که یکی از عوامل تاثیرگذار و فراهم کنندهی رشد اخلاقی، جسمانی، اجتماعی، عاطفی و
عقلانی آدمی بودهاند. به راستی، در جهان گذشته و امروز معلمان، با بهرهگیری از هنر، علم، تجربه، ایمان
به کار و عشق به متعلم، انگشتان و مغزهای کودکان و نوجوانان را در فرایند یاددهی - یادگیری
ساختهاند و انسانهای خام را به انسانهای تربیت شده، عالم محقق، متخصص, مومن و هنرمند تبدیل
کردهاند. از طرفی معلمان باید بدانند در چه شرایط متحول جهانی زندگی میکنند فکر و عمل و توان خود
را محدود به مرزهای جغرافیایی خود نکنند از قدرت ابتکار، خلاقیت و مهارت برخوردار باشند،
فعالیتهای خود را محدود به چند کتاب یا جزوه که در مراکز تربیت معلم یا در طول کار خود با آن آشنا
شدهاند نکنند زیرا که دنیای پیچیده و متحول امروز مستلزم پادگیری مداوم و فرزند زمان خود بودن و
فعالیت، حساسیت و خلاقیت است