خلاصة:
جوامع بشری به مدد نیروی تفکر و تجربه در حال توسع هاند و رابطه میزان رشد علمی کشورها با توسعۀ آنها نشا ندهندۀ اهمیت دانش و پژوهش در سرنوشت کشورهاست. توسع هیافتگی مرهون رشد علمی کشورها بوده و دانش، منبع اصلی تغذیه اقتصاد، فرهنگ و سیاست است. هنر و فرهنگ از زیربناهای توسعۀ پایدار به شمار م یروند و این مسئله ناشی از تاثیرات عمیق آن بر قلمروهای صنعت، اقتصاد، سیاست و محی طزیست است. این مقاله از نوع کیفی بوده و ب هروش توصیفی-تحلیلی در صدد تبیین نقش رویکرد آیند هپژوهی در مطالعات هنری و اثربخشی آن در توسعۀ پایدار است. مطالعات آینده پژوهانه باید روند تداوم فرهنگ و هنر و فواید اقتصادی آن را بررسی کند، تا به درک درستی از نقش هنر در توسعۀ پایدار دست یابد. توسعۀ فرهنگی عامل حرکت به سمت توسعۀ پایدار است و هنر و فرهنگ ابزارهای معنوی و مادی آ ن است. بررسی های انجام شده نشان داد که هنر و فرهنگ جزو حوز ههای پویا و موثر بر توسعۀ پایدار هستند. صنایع فرهنگی، هوی تبخش جامع هاند و برای ایجاد انگیزش عمومی اجتماعی در جهت نیل به سمت توسعه، ضرورت دارند. با توجه به پیوند عمیق هنر با ساختار فکری، معنوی، هویتی و آرمانی جامعه، شناسایی و تبیین جایگاه هنر در توسعه ب ه شکل عام و توسعۀ پایدار ب هطور خاص، مستلزم مطالعۀ میان رشته ای بین هنر و سایر حوزه ها و روابط متقابل آنها و بره مکنش میان آنها است. توسعۀ پایدار مفهوم و آرمانی رو به حرکت است و مطالعات مربوط به آن نیز باید معطوف به آینده و شناسایی مسیرها و معرفی تهدیدها و موانع باشد. آینده پژوهی در هنر نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تقویت جایگاه هنر در توسعۀ پایدار مستلزم پژوه شهای میا نرشت های آیند همحور است. این نوع پژوهشها تغییرات و تحولات رفتار هنر را در مواجهه با اقتصاد، فرهنگ، سیاست و دیگر حوزه های اجتماعی پیش بینی کرده و نقش کارکردگرایانه آن را تبیین میکنند.