خلاصة:
فقر به معنای عدمکفایت هزینههای فرد و افراد متکفل در خانواده، از عوامل مهم در گسیختگی نهاد خانواده است که پیامدهایی همچون کاهش باروری، روابط ناسالم بین افراد خانواده، تضعیف روابط عاطفی زوجین را به همراه دارد و در تبعات مسائلی چون رشد طلاق، فرار از خانه، اعتیاد، فحشا، خودکشی، کودک کار، کودکهمسری و... نقش ایفا میکند و این امر لزوم بررسی دقیق رابطه میان فقر و خانواده را دوچندان میسازد.
برای شناخت دقیق مسئله، به روش ترکیبی، تلفیقی با رویکرد جامعهشناختی و تحقیق کیفی پیمایشها و مطالعات میدانی، به موضوع خانواده و رابطه آن با فقر پرداخته شده و شیوه گردآوری، مطالعات اسنادی و کتابخانهای است.
یافتههای پژوهش بیانگر آن است که فقر و محرومیت، باعث اختلال در کارآمدی نهاد خانواده شده است و این فقر اقتصادی بهمرور تبدیل به فقر فرهنگی و در نتیجه تضعیف خانواده در ابعاد مختلفش گردیده است. باوجود این باید دانست هنوز تشکیل و استحکام نظام خانواده از اهداف جوانان ایرانی دانسته میشود؛ ازاینرو ضروری است مشکلات اقتصادی و احساس فقر و محرومیت نسبی در جامعه، تا حد امکان کاهش یابد. به نظر میرسد ایجاد نهاد مستقل یعنی وزارت خانواده برای مقابله با موازیکاری و اقدامات جزیرهای با رویکرد مرکزی شفاف، پاسخگو، ناظر و چابک در اجرایی نمودن راهبردهای پژوهشی، امری الزامی باشد.
ملخص الجهاز:
عالمی نیسی (1394) در فراتحلیل تحقیقات تجربی در کشورهای مختلف به این نتیجه رسید که رابطه بعد خانوار و فقر، یک رابطه همواره مثبت و منفی نیست بلکه به شرایط کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مرتبط است و با سیاستگذاری دقیق در تغییر جهت رابطه به رفاه بیشتر، میتوان به خانوادههای بزرگتر دست یافت چراکه طبق این پژوهش، افزایش بعد خانوار در بخشی از تحقیقات عامل فقر بیشتر شده است اما تحقیقات دیگر نشان دادهاند رابطه فقر و خانوار به شرایط کشورها بستگی دارد و با رعایت برخی شرایط، نهتنها خانواده در طول زمان و با آمدن فرزندان جدید، فقیرتر نمیشود بلکه به درآمد و دارایی آن افزوده خواهد شد.
سایر پژوهشهای موجود نیز رویکرد موارد ذکر شده را دارا میباشند بدین صورت که فقر، یکی از عوامل تزلزل خانوادهها در ابعاد مختلف شناخته میشود؛ هرچند که در برخی موارد همچون ازدیاد باروری، عامل اصلی نمیباشد بلکه در این موارد، احساس فقر است که مراحل 4گانه خانواده را با مشکل روبرو ساخته است و باعث افزایش سن ازدواج، کم فرزندآوری، تربیت دینی ناقص و افزایش طلاق گردیده است که میتوان با فرهنگسازی و سیاستگذاریهای دقیق، تا حدودی این احساس فقر و همچنین با بهبود معیشت خانوارها، عوامل فقر را ریشهکن یا کاهش داد و بر ثبات زیستی خانوادههای ایرانی افزود.