خلاصة:
در سالهای پایانی عصر قاجارء نقاشی ایران و هنرهای مرتبط به آن از طراوت و تازگی خود دور گشته بود؛ و در برابر
واردات هنری غرب رو به زوال میرفت. درمیانهی جنگ مشروطه خواهی و استبداد آنچه از دیدهها دور میماندء هنر و به
ویژه نقاشی بود. حاج مصورالملکی برای اهالی هنر ایران هشدار به نواندیشی و نوسازی هنر این سرزمین سرداد؛ و خویش
دراین مسیر پیشرو بود. او نقاشی ایران را پیرو فرسوده یافت و برای رسیدن به روح زمانهی خویش با تکیه بر اصولی
درست و علمی» نیز گنجینههای فرهنگی خویش، مسیری تازه یافت. مصورالملکی در سفرهای هنری خویش, بر دامنهی
آموختهها و تجربیات خود افزود؛ رنگ روغن و پرترهنگاری وشبیهسازی را به خوبی فراگرفت. در میان آثار وی» دو تابلو
شکست دول محور در میانهی جنگ جهانی دوم و دیگری نقاشی تخت جمشید که نمایش نمادهای تمدن کهن ایرانی
است. تقدیر نامه ویژهای, از سران متفق و مدال طلای بین المللی بروکسل را برای استاد هنر ایران به ارمغان آورد. حاج
مصور هنرمندی دغدغهمند و سختکوش بود. وی جهانبینی خاص خود را که تبلوری از عشق، ایمان وفرهنگ ایران
بودء به خوبی و زیبایی کم نظیری در تابلوهایش به تصویر میکشید. چنانچه در تابلو جنگ نادر از پس غوغای جنگ
وحماسههای آنء داستان غمانگیز پوچی پیروزیهای جاه طلبانهی شاهی را بیرون میکشد و به نمایش میگذارد. استاد
حاج محمد حسین مصورالملکی در 24 دیماه 1346 بدرود حیات گفت.
ملخص الجهاز:
در میان آثار وی، دو تابلو شکست دول محور در میانهی جنگ جهانی دوم و دیگری نقاشی تخت جمشید که نمایش نمادهای تمدن کهن ایرانی است، تقدیر نامه ویژهای، از سران متفق و مدال طلای بین المللی بروکسل را برای استاد هنر ایران به ارمغان آورد.
حاج مصورالملکی، نقاشی شکست دول محور، نقاشی تخت جمشید، نقاشی ایرانی دیباچه هنر در ایران زمین چنانکه در دامن فرهنگ های دینی چون زرتشتی واسلامی به رشد و بالندگی رسید،اما در طول دورههای تاریک تاریخیاش همچون حملهی مغول، جنگهای جهانی و در حکومتهای گونهگون بیگانه از فرهنگ و دانش، تنها به ایستادگی و پشتکار هوشیارانهی انسانهایی تکیه داشت که تلخی نابسامانیها را با چشم دوختن به درخشندگی گنجینههای فرهنگی خود و با امید به آیندهای بهتر ،به کام خویش گوارا ساختند ودر راه نگهداری و رشد آن از پای ننشستند.
نخستین نقاش ایرانی بود که پرسپکتیو را به گونه درست و علمی وارد نقاشی ایران نمود و متناسب با فضای نگارگری ما آن را به کار گرفت و اینچنین بستری تازه برای به جریان انداختن رویهی رشد هنر ایران ساخت.
ذوق و تخیل هنرمندان ایرانی و شاید بهترباشد بگوییم فرهنگ ایرانی، در چارچوب اولیهای از طرح و رنگ هنر چین ریخته میشود؛ و به مرور زمان ساختار نخستین چنان در محتوا حل شده است که با ویژگی های ایرانیِ منحصر به فرد، شناسنامه می گیرد و یک میراث ملی را پدید می آورد.
این تابلودر اندازهی 32/5 در 22/5، با آب رنگ وبه شیوهی نقاشی دوران صفوی کار شده است.