ملخص الجهاز:
"برای نمونه باتوجه به ویژگیهایی که سریال برای حاج یونس فتوحی بهعنوان بزرگ خانواده ترسیم نمود،بیننده با خانوادههای مذهبی روبهرو بود و انتظار داشت ناداشتههای خود را در سیمای این خانوادهء مذهبی بیابد ولی دقیقا سریال به ترسیم روابط بین فردیای مشغول بود که میتوان آن نوع روابط را در بین خانوادههایی جست که یا از نعمت اعتقادات مذهبی بیبهره هستند یا کمبهره؛ اختلاف شدید بین جلال فتوحی و همسر خارجنشینش،اختلاف بین حاج یونس و قدسی همسرش بر سر اشتغال شدید قدسی در بیرون از منزل،اختلاف حاج یونس و دخترش غزاله بر سر مصطفی داماد تازه وارد،اختلاف بین حاج یونس و فرزند کوچکترش که با کوچکترین بهانهای به درگیری میانجامید،کتککاریهای متناوب دختر بزرگتر حاج یونس با دامادی که به موال پدرزنش چشم طمع داشت و در نهایت شاهکار حاج یونس فتوحی در عشقبازی پیرانهسری؛ البته نمیتوان منکر حضور این نوع افراد در سطح جامعه شد؛ولی حتی با پذیرش اصل وجود چنین انسانهایی در جامعه-بگذریم از اینکه چطور میتوان مذهبی،مردمدار و مسجدی بود و این همه ایراد در درون خانواده داشت-جای طرح این پرسش و یافتن پاسخ آن در برنامهریزیهای کلان رسانه،خالی است که در پرداختن به این سوژهها،باتوجه به اهمیت و ارزش نمادها،سیما چگونه باید عمل کند؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) (8).
از دیگر ویژگیهای پرداخت کهکشانی به این نمادها،باز شدن راه برای نمایش ناهنجاریهای جامعه است؛زیرا نمایش آثاری با نگاه مثبت به نمادهای ارزشمند جامعه،فضا را برای پرداختی متفاوت و منفی به همان نمادها باز میکند و از حساسیتهای کاذب خواهد کاست تا مجبور نباشیم در میانه یا پایان سریالهایی چون میوهء ممنوعه،برای کاهش حساسیتهای بخشهایی از جامعه،به حک و اصلاحاتی روی آوریم که هیچ سنخیتی با کلیت اثر ندارد."