ملخص الجهاز:
"چهار پنج سالی از زندگی این زوج نگذشته که برادر دور از وطن بعد از 10 سال بهوس دیدن دیار و خانواده سری بکشورش میزند،آمدن بوطن همانا و آتش اختلاف بین خواهر و شوهر خواهر برافروختن همان،هرروز به بهانهای!با خواهر به ستیز برمیخیزد از او میخواهد که از شوهر و فرزند خود چشم بپوشد و از او جدا شود و بالاخره با جنگ و ستیز و فحش و فضاحت نمیتواند کاری از پیش ببرد برای اینکه مرد را وادار به طلاق کند بخواهر میگوید یا شوهرت مهرت را دویست هزار تومان بلی دویست هزار تومان بکند یا ترا طلاق گوید-در اینجا جوان نوخانمان که تازه زندگی زناشوئی را آغاز کرد.
چرا؟ ای جوان آنروزیکه اجدادت مهر سنگین را برای ادامه زندگی ضروری میدانست غم آنها این بود که مرد هر لحظه که اراده کرد عیال را طلاق میگوید و عیالی که متاع جوانی را از دست داده زندگی و آینده او تباه است اما امروز که قانون حاکم بر سرنوشت خانوادههاست و هیچ مردی بدون کسب رضایت زن نمیتواند او را طلاق گوید پیشنهاد دویست هزار تومان مهر آنهم پس از؟؟سال که از زندگی زناشوئی گذشته است چه معنی و مفهومی دارد."