ملخص الجهاز:
"در«ایران»مرد میتواند بدون ذکر هیچگونه علتی زن خود را طلاق گوید!(در ترکیه این آزادی مطلق مرد به موجب قانون مدنی سال 1926 سلب شده است)از طرف دیگر در«ایتالیا»طلاق،که بموجب مذهب کاتولیک تحریم شده،اساسا امکانپذیر نیست.
در کشورهائیکه نظری باز نسبت به طلاق دارند طرفین میتوانند بتراضی از محکمه تقاضای طلاق کنند ولی در کشورهائیکه طلاق را مجاز نمیدانند یا آنرا مشروط به علل مشخصهای دانستهاند این بحث پیش میآید که آیا طرفین میتوانند با توافق از دادگاه بخواهند که آنها را طلاق دهد یا نه.
ولی نویسندگان قانون مدنی فرانسه که میخواستند اخلاقیات مردم را تقویت کنند دوباره ازدواج را دائمی و ناگسستنی شمردند و طلاق فقط در مواردیکه گناه یا اشتباه بزرگی از طرف یکی از طرفین سر میزد امکانپذیر بود.
در سایر کشورهای اروپائی نیز که پیرو مسیحیت هستند و ظاهرا باید ازدواج را ثابت و دائمی بدانند،طلاق به تراضی طرفین پیشبینی شده است،منجمله در«پرتقال»بموجب قانون 3 نوامبر 1910 و در«بلژیک»بموجب قانون 20 ژوئیه 1962 این طلاق تجویز شده است."