ملخص الجهاز:
"ما هم در اطرافش بر روی قالی مینشستیم و از شیرینیهای متنوع میخوردیم اما شیرینتر از هرچیز مطایبات شاگردان با استاد بود مخصوصا یکی از دوستان(مرحوم دکتر ابو القاسم نجمآبادی)چندان بذلهگوئی میکرد که فاضل از خنده باز نمیتوانست ایستاد.
باینجهت دردناکترین ایام تدریسی او سالهائی بود که مرحوم اعتماد الدوله وزیر فرهنگ مقرر داشت تدریس فارسی و عربی در کلاس یک و دو بعهدهء یک معلم باشد و به همینترتیب کلاسهای سه و چهار و کلاسهای پنج و شش و مرحوم فاضل که از علمای طراز اول در حکمت و ادب عرب بود ناگزیر شد که فارسی نیز، درس دهد.
در آن سالها مرحوم فاضل در کلاسهای 5 و 6 دار الفنون درس میداد و بنده نیز در ان مدرسه معلم بودم.
به مطایبت عرض کردم آقا خطتان خوب پیش رفته است به خنده گفت:(این خط همسرم است) و در اینجا مناسب است اشاره شود که مرحوم فاضل اگر از فرزند محروم بود همسری مهربان و پرستار داشت که همواره و در هرحال از استاد تیمارداری و مواظبت میکرد."