ملخص الجهاز:
"32 جفت چشم115 پروانه طاهری/سمنان زیر داربست عشق116 برگزیدهی بخش خاطره دومین دورهی مسابقه یار دبستانی ساعت ده صبح سهشنبه 25 شهریورماه در اداره آموزش و پرورش ابلاغ تدریس در مدرسهای را به دستم دادند و گفتند هرچه سریعتر به آن مدرسه مراجعه کنم تا برای اول مهر سر کلاس حاضر باشم.
باید به این فکر میکردم که چگونه یک معلم خوب باشم و در اولین جلسه،برخوردم به گونهای باشد که دانشآموزان ضمن اینکه تحویلم بگیرند، نظم کلاس را رعایت کنند.
همه زدند زیر خنده و گفتند:«عجب معلم بداخلاق و نامرتبی!»خانم معلم کیفت کو؟دفتر نمرهی دانشآموزان را کجا گذاشتی؟ لبخندت چه شد؟ما اصلا این معلم اخمو و بداخلاق را نمیخواهیم!» عاقبت با همکاری خانواده و تمرینهای مکرر آمادهی رفتن به مدرسه شدم.
دیگر مشکل دستهایم حل شده بود!شروع کردم به خواندن: «به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد» آرامشی وجودم را فرا گرفت که هرگز نداشتم."