ملخص الجهاز:
"پس از پایان اظهار فضل شیخ،آقا- نظام میپرسد این غزل سعدی را شنیدهاید؟ من آن را از نسخهای خطی حفظ کردهام و در کلیات سعدی نیست اجازه بدهید آن را بخوانم حاضران همه آمادهی شنیدن میشوند و آقا نظام با همان شیوه همیشگی که تنها دوستان نزدیکش بدان آشنا بودند غزلی با آب و تاب به نام سعدی میخواند فقط بعضی از رنود میفهمند که آقا نظام چه هدفی دارد ولی اکثریت مجلس متوجه موضوع نبودند و به ویژه جناب شیخ گلکار سخت شروع به(بهبه)و احسنت و تکرار آخر شعر(قافیه)و نشان دادن قیافهای که اهل حال و ذوق است،میکند و پشت سرهم آقا نظام را در خواندن غزل تشویق میکند و آفرین آفرین و بهبه از زبان شیخنا قطع نمیشود تا غزل پایان مییابد و رندی از دوستان آقا نظام هم میگوید:آقا خواهش میکنم دوباره مطلع غزل را بخوانید آقا نظام همینکه شروع بخواندن میکند شیخنا آواز احسنت و بهبه برمیآورد اما آن رند میگوید:آقا ما را دست نیندازید!این غزل هیچ معنی ندارد این از ساختههای خود شما است که ببدیهه در مجلسی سرهم کردهاید و به رسم همیشگی میخواهید ما را امتحان کنید."