خلاصة:
تاسیسات حقوقی از جمله مالکیت، برخاسته از نیازهای بشری و تحولات اجتماعی است. در این مقاله یکی از انواع نو پیدای مالکیت (مالکیت موقت یا زمانی) مورد بررسی قرار گرفته و برای تثبیت آن، این نکته تبیین گردیده که ممکن است مالکیت را به «زمان» مقید کرد، همان گونه که گاه مالکیت به «کسر مشاع» مقید می شود تا نتیجه اش «مالکیت مشاع» باشد.
فصل نخست به کلیاتی در باره مالکیت اختصاص یافته تا معلوم شود این نوع مالکیت از نظر تعریف، عناصر و صفات با مالکیت دایمی همخوان است تنها در صفت دوام- آن هم به یکی از معانی سه گانه مذکور برای دوام مالکیت- با آن تفاوت دارد. در فصل دوم دیدگاههای مخالفین و موافقین این تاسیس از نظر ثبوتی و اثباتی مورد بررسی قرار گرفته است. توجیه نظری این نوع مالکیت در فصل سوم و برخی از نمونه های آن در فصل چهارم ارائه شده است.
ملخص الجهاز:
"(62) در یکی از نوشتههای حقوقی به نقل از بعضی حقوقدانان غربی، عدم امکان زماندار بودن ملکیت، نتیجه دوام ملکیت به معنای دایمی بودن مالکیت تا زمان وجود شیء مملوک دانسته شده است(63) و به نقل از برخی دیگر عدم امکان توقیت ملکیت به جهت تنافی زماندار بودن با طبیعت ملکیت؛ چرا که حق مالکیت این اقتدار را به مالک میدهد تا بتواند مملوک را از بین ببرد.
و چگونه ممکن است چیزی اقتضای ملکیت باشد و در تعریف اخذ نشود؟بر همین اساس است که صاحب جواهر در پاسخ به اشکال عدهای که «چگونه ممکن است موقوفه پس از انقراض موقوف علیهم در وقف بر «من ینقرض غالبا» به واقف و در صورت فوت به ورثه او برگردد زیرا در این فرض لازم میآید که ملکیت عین دایمی نباشد و هر گاه شیءای از ملکیت فردی خارج شد، باز گشت آن به سبب جدید نیاز دارد»، میگوید: ادعای دوام ملکیت عین، واضحة الفساد است؛ چرا که سبب ناقل تنها به همین مقدار - یعنی مدت زمانی که ملکیت به آن مقید است - اقتضاء دارد نه بیش از آن، و برگشت به ملیکت مالک سابق همانند برگشت به سبب فسخ از طریق اقاله یا خیار است که سبب مملک جدید نمیباشند.
با توجه به توضیحات ارائه شده باید از مرحوم سید یزدی سؤال کرد که چه تفاوتی میان این دو نوع توقیت وجود دارد؟ اگر بطلان توقیت صریح به جهت آن است که «طبیعت ملکیت اقتضای دوام دارد»، این بیان با پذیرش ملکیت موقت به صورت غیر صریح نیز منافات دارد زیرا اگر چیزی مخالف اقتضای ذات باشد، امکان حصول آن، چه بصراحت و چه به صورت غیر صریح، وجود ندارد؛ و اگر دلیل دیگری برای بطلان صریح وجود دارد، اقامه نشده است."