تاریخ اسلام - مجلة آئین اسلام مقالة

"چون بر قریش معلوم شد که ابیطالب بهیچوجه دست از یاری‌ و نگاهداری پیغمبر برنمیدارد و هرگر راضی نمیشود او را تسلیم آنان‌ کند و بر مقاومت جامعه بزرگان قریش و دشمنی آنان عزم را جزم کرده‌ نقشیه دیگری کشیدند و خواستند با این نقشه ابو طالب را بفریبند و او را از پیغمبر جدا کنند یکتن جوان ارجمند که بهترین و زیباترین جوانان‌ قریش بشمار میرفت بنام عماره یسر ولید بن مغیره از شریفترین خانواده‌ های محترم قریش بنی مخزوم انتخاب کردند بهمراهی نمایندگان قریش‌ حضور ابیطالب رسیدند و بعرض رسانیدند اینک برومندترین و زیباترین‌ جوانان قریش عماره بن ولید است او را تسلیم بگیر ولایت و نصرش از آن تو باشد و بحکم قانون قبائلی او را فرزند خود بخوان و مخصوص‌ خویش بدان و برادرزادهء خود را بما تسلیم کن بآنکه با دین تو و پدرانت مخالفت دارد و جمعیت ملت و قوم تو را پریشان کرده و برهمزده‌ و آرمانهای ملی آنانرا سفیهانه میداند ما او را در عوض عماره میگیریم‌ و میکشیم مردی بسردی عوض داده شده گفت بخدا این معامله‌ایکه با من در گفتگوی آیند بسیار بداست‌ پسر خود را بمن میدهد برای شما بیرورم و غذا دهم و در عوض پسر خود را بشما بدهم تا بکشید این چیزیست که بخدا هرگز صورت‌ نخواهد گرفت."