ملخص الجهاز:
"چرا دقت در امور بهداشتی و نظافت در غیرمذهبیها بیش از مذهبیها، معمول است؟چرا مذهبیها به ظاهر آراسته کمتر از غیرمذهبیها اهمیت میدهند؟مگر جز این است که قرآن مسلمین را به عزت و سربلندی و افتخار فرامیخواند و مومن حق ندارد در هیچ شرایطی خود را ذلیل کند؟آیا فکر نمیکنیم که اگر مفاهیمی از قبیل زهد،به شکل مسخشدهاش در اذهان موجود نبود، امروز مسلمین در جذب غیرمسلمانان به دین خویش موفقتر بودند؟همانطور که اسلام در همان قرن اول به دلیل رفتارهای صحیح مسلمین،به سرعت در میان ملل نفوذ کرد.
اما من دونهمت پستنظر که همان مال و ثروت را با نکبت از دست دیگری میگیرم،با دریوزگی میگیرم،دست او را میبوسم،پای او را میبوسم که یک هزارم،یک میلیونیم ثروتش را به من بدهد،حق ندارم از او انتقاد بکنم»4 بنابراین میبینم که این مفاهیم به دلیل بد معنی شدن،تا چه حد به جامعه اسلامی و خود فرد لطمه وارد ساخته است و باید در آنها تجدیدنظر کرد.
انسانی که دراثر حادثهای غمناک میشود و عنان اختیار از کف میدهد و یا در اثر بدست آوردن نعمتی،به هیجان میآید و نمیتواند خویشتن را کنترل کند،اسیر هوسهای درونی است،با آنکه در ظاهر،آزاد است علی(ع)چه زیبا زهد را معرفی میکند و به جنبه قدرت روحی که ثمره زهد است،اشاره میفرمایند: «خدا در قرآن بیان کرده لکیلا تأسوا علی ما فاتکهم و لا تفرقوا بما آتکم وقتی از ناحیه روحی به این مقام رسیدهاید که اگر تمام دنیا را به شمار بدهند،هیجانزده و اسیر نشوید و اگر تمام دنیا را از شما بگیرند،روحتان شکست نخورد."