خلاصة:
نوشتار حاضر،معرفی کوتاه و نقدی است بر کتاب ارزشمند تأثیر فرهنگ ملی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران.این کتاب را دکتر احمد نقیبزاده-- استاد دانشگاه تهران--تألیف کرده و در سال 1381(چاپ نخست)دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه بهچاپ رسانده است. نقد کتاب در سه بخش شکلی،روشی و محتوایی انجام شده است.مهمترین نقدی که بر کتاب وارد شده،آن است که موضوع فرهنگ ملی،موضوعی عام و گسترده و لذا پژوهشی بینرشتهای است و یک نفر،هر چند صاحبنظر و دارای قلمی قوی،نمیتواند همه جنبههای آن را--با توجه به نبود پژوهشهایی از این دست برای تعیین مؤلفهها و شاخصهای فرهنگ ملی در کشور--در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بررسی کند.بنابراین، کتاب بهرغم برجستگی و نکات قوی،نارساییها و ناسازگاریهایی نیز دارد. که در متن مقاله اشاره میشود.
ملخص الجهاز:
"بالأخره باید مشخص شود ناکامیهای سیاست خارجی از کجا است؟ از اصول که باید تجدیدنظر شوند یا از سیاستها که باید تغییر یابند؟ و اساسا رابطه اصل و فرع در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و سازواری آن دو در عرصه نظر چگونه ممکن است و در صحنه عمل چگونه تحقق مییابد؟ آیا اصل حفظ اصول ایرانی-اسلامی مانند مبارزه خیر و شر،مبارزه حق و باطل،کمک به مظلوم و شهادتطلبی است یا آنکه در دنیای تسامح و تساهل لیبرال و قدرت نیروهای اهریمنی باید از حمایت حق دست کشید و اصول را فراموش کرد و صرفا به همزیستی با آنان و ادامه حیات تحت سلطه فکر کرد؟ این پرسشی است که در کتاب پاسخ مناسبی به آن داده نشده و اگر از نظر نویسنده اصل سیاست خارجی صحیح اما برنامهریزی غلط است،باید مباحثی مانند آنچه در صفحه 258 آمده است،تفصیل بیشتری مییافت و انتقادها بههمراه راهحلها ارائه میشد.
برای مثال،تأثیر رمزگانهای فرهنگ دینی مانند تغییر نام صدام حسین به صدام یزید کافر،یادآوری مظلومیت امام حسین(ع)و واقعه عاشورا،جنگ کفر و ایمان و کافربودن صدام،چگونه میتواند با تقابل ایران و عرب سازواری داشته باشد؟ به عبارت دیگر،آیا اگر پاکستان یا ترکیه هم به ایران تجاوز میکردند،همین رمزگانها بهکار میرفت؟ ریشه تاریخی دعوای اعراب و ایران اتفاقا از سوی دشمن بهعنوان یک رمزگان فرهنگی برای مقابله و انحراف اذهان عمومی به کار میرفت و متأسفانه به کارگیری و دامنزدن به آن جز تیره یا مه آلود کردن فضای فرهنگی در رسمیتدادن به تجاوز و یا دائمی کردن اختلاف ارضی و مرزی در درون لایههای تاریک فرهنگی نتیجهای دربر ندارد؛و مهم آنکه با رسالت کتاب حاضر که نویسنده در طول پژوهش خود سعی در سازواری فرهنگ ایرانی و اسلامی داشته است نیز در تعارض آشکار قرار میگیرد."