ملخص الجهاز:
"همانطوری که قرآن کریم در مقام رد تصور واهی خیالبافان میگوید «ما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون»یعنی ایشان در برابر دعاوی خود برهانی علمی ندارند و جز در پندار و گمان نیستند زیرا عقل سلیم چطور میتواند باور کند که دستگاه آفرینش منحصر بماده و مادیات باشد و فکر و اراده و تجلیات عقل و عواطف بشری از ماده سردوبیجان و بیشعور پدید آمده باشد،چگونه ممکن است فکر و عقل انسان که بوجود خود متوجه است و شخصیت خود را درک میکند مولود مادهای باشد که بوجود خدا توجه ندارد و شخصیت خود را درک نمیکند و چطور میتوان تصور کرد که ماده با آنکه خود مسخر اراده و عقل بشر است،خالق عقل و اراده باشد و چگونه ممکن است که ماده و عقل و فکر یکی باشند در صورتیکه صفات و آثار آنها کاملا با هم متفاوت است،و بعلاوه چطور میشود که ماده،که مادی و تیره است عقلوفکر را که غیر مادی است ایجاد کند.
زیرا همه تجلیات و زیبائیهای این عالم مربوط بروح است و روح دست عنایت بر سر ماده میکشد و در پرتو شفقت او آثار حیات در جسم پدید میآید و عقلوفکر و شعور و عواطف و غرائز موجود میشود و پس از آن چون دامن اشعه خود را از روی دیوار بدن برچید،بدن دوباره بصورت ماده جامدی در میآید و پنجه نیرومند مرگ اجزاء جسم را از هم متفرق و متلاشی میسازد و هرذره در پی کاری و انجام وظیفهای روان میشود و در مظاهر مختلفی پدید میآید و گاهی باعث انگیختن عشقومحبت و زمانی مایه تنفر و تاثر میگردد ولی روح انسان همچنان در آشیانه اعمال و در گرو کردار خود میماند تا آنگاه که فرمان الهی فرا رسد و منشور قضا صادر شود و باز تنوجان مانند دو دستی «که مدتی ببریدند و باز پیوستند»رابطه اتصال را برقرار کند و در معرض حساب و موقع حشرو قیامت در آیند و از کرده نیکوبد خود شاد یا غمناک شوند..."