ملخص الجهاز:
"آیا گذشته مرا ساخته است و من تکرار گذشتههای دور خودم هستم؛ چونان که صد سال روانشناسی فروید به ما میگوید؟آیا من محصول افکار ناخواسته و کور و گمگشته دور دستها هستم و ناچارم به راهی بروم که گذشته در آیندهء من گسترده است؟از این همه هیچ نمیدانم.
این را هزار سال خاطره به ما میگوید و یک چیز دیگر که جرأت گفتنش را کسی نیافته است:«ما هم به نوبهء خود گذشته را از نو میسازیم.
سرکلاس درس میدادم تا این که یک نفر سؤال کرد-گاه بچهها که سرشان از شنیدن داغ میشود،برای آنکه محترمانه بگویند مردیم!سؤالی میپرسند-شروع به دادن پاسخ کردم که زنگ خورد.
برای این است که هرچند همهء ما در جادههای عمر قدم زده و میزنیم،به یک اندازه خاطره نداریم.
و به این خاطر است که گرچه همه ما از کنار هزار حادثه گذشتهایم،ولی به یک اندازه احساس گناه نداشتهایم و یا حس عبور به ما دست نداده است."