ملخص الجهاز:
"خدا رحمت کند مرحوم میرزا اسد الله خان وزیر مالیهء اصفهان را در سالهای اول مشروطه که از کار برکنار شده بود روزی بمن گفت چون تو وارد کار نیستی نمیدانی چطور مال ملت و دولت تفریط میشود من با این قلمدانم و یک منشی و سه تحصیلدار سی سال مالیات اصفهان را وصول کردم بیآنکه یکدینار باقیدار شوم یا حیف و میلی شده باشد اکنون چند سال است عدهء کارمندان مالیه بسیصد نفر رسیده و هرساله بار مالیات را برای رعیت سنگینتر کرده و بدعتی تازه گذاشتهاند معهذا همه ساله مبلغی خطیر گم میشود گفتم معلوم نیست کجا رفته گفت چرا معلوم است تمام کسانی که تازه وارد کار میشوند میخواهند بفاصله دو سال ملیونر شوند راهکار را هم نمیدانند اینست که صندوق دولت و کیسهء رعیت خالی میشود و کیسهء کسانیکه خدمات دولتی را وسیلهء کسب و تجارت خود ساختهاند آباد شده در اندک زمان ثروتمند میشوند گفتم این آبادی هم بقا و دوامی ندارد گفت اگر آبادی آنها دوامی ندارد خرابی ملک و ملت و خزانهء دولت دوام دارد اما نمیدانم اگر آنمرد شریف امروز زنده بود و میدید مالیهء اصفهان که با ده نفر رئیس و کارمند اداره میشد با سه چهار هزار کارمند خوب اداره نمیشود چه میگفت باری از این حاشیه هم پوزش میخواهیم."