ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود)5-در ابتداء آیهء سوم چون عبارت«ثم و نفح فیه من روحه»مفعول به «سوی»و مجرور«فی»ضمیر غائب مفرد آورده شده است،همانگونه که در آیهء دوم کلمه«نسله»با ضمیر غائب مفرد مذکور شده است لذا ظاهرا مرجع هر سه ضمیر همان کلمهء«الانسان»است که در آیهء اول آمده است و چون مراد از انسان در آیهء اول،نخستین انسان است بنابراین مضمون این قسمت آیه اختصاص به تسویهء اولین انسان و نفخ روح در او میشود و ارتباطی به فرزندان انسان ندارد،و قسمت دوم این آیه یعنی:«و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة»که خطاب به انسانهای موجود در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سایر فرزندان حضرت آدم علیه السلام است،بناچار اختصاص به نسل انسان دارد و مربوط به نخستین انسان نیست و در نتیجه در مفاد آیهء سوم قسمت اول مربوط به نخستین انسان و قسمت دوم مربوط به نسل اوست،بنابراین آوردن حرف عطف«ثم»به مقتضای تأخر طبعی و فاصلهای است که میان شروع به آفرینش انسان از گل و اعتدال اعضاء او و دمیدن روح در اوست،و چون چنین تأخر و فاصلهای میان شروع به خلقت انسان از «سلاله من ماء مهین»تا قرار دادن ابزار تفکر برای نسل انسان نیز موجود است از این رو جملهء«جعل لکم السمع..."