ملخص الجهاز:
"شناخت مواد خارجی اجناس و انواع وظیفهء منطقی نیست چه شناخت آنها از معقولات اولی بشمار میرود و در منطق بلکه در هر علم برهانی دیگر گفتگو از معقولات ثانیه میشود بنابراین باید گفت بحث در معانی و خواص مقولات دهگانه (ده جنس اعلی)که ارسطو بنام قاطیغوریاس بابی برای آن باز کرده وظیفهء منطقی نیست بلکه وظیفهء منطقی فقط ملاحظهء ترتب اجناس و انواع است از این نظر که چون خواهد تعریفی از هرچیز نماید بداند که آن تحت چه جنس از اجناس واقع میشود تا پس از یافتن جنس آن فصل یا عرضی خاص آنرا و یا عرضی عام آنرا پیدا کند و با ترکیب آنها بتواند از آن تعریفی بحد یا برسم نماید این عمل ارسطو بیشباهت بکار صاحبان صناعات نیست که معمولا مطالب مورد نیاز را بر صناعت خود میافزایند تا آن را روشنتر و متمایزتر سازند و بهتر بتوانند از آن صناعت نتیجهء مطلوب بگیرند مثلا پزشک در علم پزشکی در حال انسان که محل عوارض بهداشت و بیماری است بمنظور حفظ بهداشت و جلوگیری از بیماری گفتگو مینماید ولی اگر در علم نامبرده گفتگو از دارو و خواص و آثار آن نماید از این نظر است که دارو یکی از مهمترین وسایل حفظ بهداشت و جلوگیری از بیماری است و رسیدن به نتیجه را آسانتر میسازد هرچند خارج از موضوع علم پزشکی میباشد بنابراین برای روشن شدن ترتب تصاعدی اجناس و تنازلی انواع در مقولات دهگانه بذکر مثال اکتفا مینمائیم: همچنانکه ترتب اجناس از جوهر نوعی شروع میشود و بجنس اعلی پایان مییاید همچنین در کمیات نیز از کمنوعی مثلا خط مستقیم شروع میشود و بکم مطلق(یعنی اعم از کم متصل و منفصل)منتهی میگردد جنسهای متوسط بین این دو عبارت است از:خط مطلق،مقدار و کم متصل قار."