ملخص الجهاز:
"ترانههای اخگر شتر و گربه خوره بد سوگند اعرابی شتر خواهم فروخت یکریال و شد پشیمان بست یک گربه بر آن گفت بفروشم شتر با گربه با هم هرکه خواست این شتر شد یکریال این گربه شاد صد تومان ثمر سخنچینی بشنو از من با سخنچین ترک آمیزش نمای زانکه آمیزش باو باشد زیان جسم و جان دوستی پیوسته باشد در میان دوستان گر نباشد پای بدگوی سخنچین در میان کار و بیکاری هرکه از سعی و عمل جوید ثمر او عاقل است وانکه از بیکارگی جوید ثمر دارد جنون گر که داری آرزو بیرنج گنج آری بدست باش تا قایم مقام از باغ خود آید برون خم خالی مغز نادان چون ز دانائی و بینائی تهی است پر کند ز آوازه گیتی را که هستم ذو فنون چون تهی باشد میان طبل از آنرو پرصداست خم که خالی بودمی پیچد صدا در وی فزون دنیا جای آزمایش است رو مصفا کن درون خویش با اوصاف نیک خصلت و خوی بهیمی را بکن از دل برون صبر را کن پیشه،از دنیا اگر رنجت رسید نیست دنیا جای راحت هست جای آزمون (1)-اعرابی را شتر گم شد سوگند خورد که اگر بیاید بیکریال بفروشد چون یافتش از سوگند خود پشیمان شد و برای اینکه سوگند را نقض نکند گربهای بر گردن شتر بست و ببازار برد و فریاد میکرد شتر یکریال گربه صد تومان ولی با هم میفروشم."