خلاصة:
در این مصاحبه به تأثیر نظام اجتماعی بر محیط زیست پرداخته شده است و سرمایهسالاری به عنوان سیستمی معرفی شده که با تباهی محیط
زیست همراه است. هر چند نویسنده، مدرنیته و نظام صنعتی را عامل تباهی محیط زیست میداند ولی در این مقاله بر نقش سرمایهسالاری در
تخریب محیطزیست تأکید شده است. از نظر نویسنده، خصوصیسازی طبیعت، عاملی مهم و اساسی در تخریب محیط است و برای حفاظت
محیط، اجتماعیسازی طبیعت توصیه شده است.
ملخص الجهاز:
"چرا امیدهای برآمده از ریو بیثمر بود؟ خوشبینیای که از ریو حاصل شد، تا حد زیادی بیجا بود، چرا که گروههای طرفدار محیط زیست، واقعا در مورد نیروهایی که در برابر آنها صف کشیده بودند، فکر نمیکردند و متوجه این موضوع نبودند که سیستم اقتصادی سرمایهسالاری اساسا با تباهی محیط زیست تطبیق داده شده است.
برای حرکت به سوی جلو، لازم است که نه تنها بسیار سازمان یافتهتر باشیم بلکه در مورد نیروهایی که علیه ما هستند، واقعنگرتر بوده و آماده باشیم تا با مسایل اقتصادی بزرگتری در اوج بحرانهای محیط زیستی امروز روبهرو شویم.
جنبش زیستمحیطی، بیش از همه نیازمند این است که دست از این اعتقاد که گفتوگوی ساده با گروههای نخبه، به طریقی منجر به یک توافق میشود که محیط زیست را حفظ خواهد کرد، بردارد، چرا که اساسا هیچ راهی برای توافق با سازمانهایی از این دست که بر سرمایه استوار هستند، وجود ندارد.
این مسأله در بسیاری جاهای دیگر نیز وجود دارد؛ برای مثال، شما میتوانید به کسی بگویید که «طوری خرید کن که به محیط زیست ضرر نرسد» ولی این زمینه برای خیلی از مردم مهیا نشده است که اینگونه عمل کنند.
به عقیده شما، چرا حرکت محیطزیستی امروز نیازمند است که دوباره با موضوع طبقه اجتماعی درگیر شود؟ مطلبی که شما اشاره کردید، در اوایل دهه 1990 نوشته شد، در زمان بحران به اصطلاح جغد خاخالی در جنگلهای کهن شمال غربی اقیانوس آرام؛ در آن زمان، استراتژی اکثر سازمانهای قدرتمند طرفدار محیط زیست که با مسایل درگیر بودند، این بود که یک رهیافت ضعیف و یک بعدی برای ائتلاف برگزینند."