خلاصة:
در سالهای اخیر، مردم آمریکا بیش از هر زمان دیگری از مشکلاتی نظیر به حاشیه رفتن
قانون اساسی، خصوصیسازی ارتش، پایمال شدن حقوق زنان، گسترش خشونت و بیکفایتی
روزافزون مدیرانشان رنج میبرند. نویسنده معتقد است که ریشه بسیاری از این مشکلات
را باید در مفاهیم آموزش داده شده به فرزندانمان بدانیم. لذا ارائه معلوماتی
طوطیوار به دانشآموزان بدون توجه به کاربرد آنها در زندگی روزمره و عدم توجه به
دانش و سواد، در نهایت به پایمال شدن دموکراسی و ارزشهای آن خواهد انجامید. در
سایه دموکراسی واقعی، ما فرزندانی هوشمند، منتقد، مشارکت جو، متفکر و دلسوز خواهیم
داشت؛ هرچند نظام کنونی حاکم بر آموزش و پرورش ایالات متحده، به بیراهه رفته است و
ما با آمریکایی اقتدارگرا، متکبر، ثروت محور و فاشیست روبهرو هستیم. نویسنده راه
برون رفت از این وضعیت را خروج مدارس از سیطره ابر شرکتها، بهرهگیری از یک نظام
آموزشی دموکراتیک و تعلیم و تربیتی مسئولیتپذیر برای همه جامعه آمریکا میداند.
ملخص الجهاز:
"در سایه دموکراسی واقعی، ما فرزندانی هوشمند، منتقد، مشارکت جو، متفکر و دلسوز خواهیم داشت؛ هرچند نظام کنونی حاکم بر آموزش و پرورش ایالات متحده، به بیراهه رفته است و ما با آمریکایی اقتدارگرا، متکبر، ثروت محور و فاشیست روبهرو هستیم.
اما اگر کشور ما، افراد و شهروندان جامعه ما را به مشارکت و نقد و بررسی این مفهوم دعوت ننماید، ما با کشوری اقتدارگرا، هرج و مرج طلب، توتالیتر، متحجر، ثروت محور و یا فاشیست روبهرو خواهیم بود.
اما در کجا و چگونه باید فرزندان ما به خودآگاهی لازم جهت ترجیح دموکراسی بر هر یک از نظامهای فوق دست یابند؟ آیا آنان در مدارسی که تحت سیطره ابر شرکتهای آمریکایی میباشد، قادر به این کار خواهند بود؟ در شش ماه گذشته، ما به بررسی نقش مخرب پارهای از قوانین بر زندگی، آزادی و شادمانی مردم ایالات متحده پرداختهایم."