غزلی در پی اخوان با کمند اخوان الأدب والفن

"غزلی در پی اخوان‌ با کمند اخوان‌4009 ید الله قرائی (به تصویر صفحه مراجعه شود)(به تصویر صفحه مراجعه شود) «امشب دلم آرزوی تو دارد» از جام غمخواره،آن یار دیرین‌ می‌نوشد و گفتگوی تو دارد گاهی،در آن سوی صحرا،که گفتی: موج پرندین بهار پر از سبزهء عطر گه در تتق‌های آن سرخ گون جامعه،جامی که خیام‌ می‌جست گه در فراسوی هستی و از نیستی دور سر می‌کشد همچو پروانه و جستجوی تو دارد *** از من جدا نیستی،دوست!یارا! تا گسترم سفرهء آشنا را اطوار آغاز کردن‌ با جام خود راز کردن‌ گشت و قرین یاد و آواز کردن مستی و پرواز کردن‌ یاد تو،رنگ تو،بوی تو دارد *** امشب،فرود آی چون من‌ این ساکت دیر پای پس از مرگ بشکن‌ شوری به پا کن!طرحی بیفکن!"