در وادی این عشق الأدب والفن

"مردادماه امسال نیز طبعا همان حال و هوا را داشت و مرا به یاد فداکاریها،از جان گذشتن‌های مردانی در طول همهء تاریخ‌مان انداخت،بازتاب آن، قطعه شعری است که می‌خوانی و اگر دوست داشتی به چاپش می‌دهی! ! زیباست که در وادی این عشق بمانیم بمیریم‌ بر ماست کز این عشق که خود زنده به آنیم،بمیریم‌ آن راز در این آب کدام است و کدامین اثر از خاک‌ تا در رهء آن،کودک و گر پیر و جوانیم،بمیریم‌ آن زمزمه از طوس که پیچید در آن ظلمت خاموش‌ باید که بماند،من و تو گرچه نمانیم،بمیریم‌ شمشیر به کف داشت اگر جامه سیاهی ز خراسان شوریده از آن بود که:کرنش نتوانیم،بمیریم‌ آواز چنان خواند در آن کوه که دین خرم ازو گشت‌ دین خرم اگر خواستهء ماست،بخوانیم،بمیریم‌ با خود خود ار زردی رخ برد در آن بارگه ظلم‌ خود گونهء ما سرخ همی خواست بدانیم،بمیریم‌ آن مسگر عیار خروشید در آن تف زده هامون! کاین باغ،بهاری به قرون است و خزانیم؟بمیریم‌ زیباست که در وادی این عشق بمانیم،بمیریم‌ بر ماست کز این عشق،که خود زنده به آنیم،بمیریم مردادماه 83"