ملخص الجهاز:
"شاید به همین دلیل است که بین گزارش والدین مبنی بر تنبیه خشونتبار دختران خود برای پرخاشگری و نمرات آنها در آزمونهایی که به منظور تشخیص آسیبهای روانی در بزرگسالی انجام میشود،رابطه معناداری وجود دارد.
احتمال میرود که دلیل این عدم ارتباط به حد اقل رسیدن تنوع این متغیرها برای پسرانی باشد(دارای آستانه رفتار پرخاشگری در حد بالا یا پائین)که ورزشهای خشن تلویزیون را تماشا کرده و آن دسته از نگرشها و علایقی را تأکید میکنند که در مقیاس نرینگی-مادگی پرسشهای مربوط به مسائل مردانه را شامل میشود.
به هنگام تحلیل عاطفی16مؤلفه های تمامی معیارهایی که پس از ده سال پیگیری تکمیل شده مشخص گردید که همبستگی تمایل پسران به بازیها و فعالیتهای پسرانه و عامل پرخاشگری 5/0 درصد و حال آنکه همبستگی بازیهای دخترانه و پرخاشگری 58-/0 بود.
بههرحال این نتایج در اوایل دههء 70، زمانی که حضور الگوهای خشن زن در تلویزیون افزایش یافت،به دست آمد و نشان دهندهء آن بود که فقدان الگوهای هم جنس دلیل عدم تأثیر بر آزمودنیهای مونث دههء 1960 محسوب نمیشد.
رابینز (Robins 1986) در یکی از مطالعات بازنگرانه خود که در مقیاس وسیع انجام شده بود دریافت که اختلالات رفتاری در دختران برخلاف پسران عامل پیشبینی و تشخیص پرخاشگری محسوب نمیشود.
احتمال بروز اختلالات روانی در آن دسته از دخترانی که در کودکی رفتارهای مردانه چون پرخاشگری را از خود نشان میدادند(و به هنگام مطالعه نیز در زمره اشخاص با انحراف رفتاری قرار گرفتند) بیشتر از دیگران بود."