ملخص الجهاز:
"درست است که مسئولان اداری نمیتواننند برای هنرمندان و آفرینندگان تعیین تکلیف کنند ولی از آنجا که این مسئولان اداری خواه افرادی فرهنگی باشند خواه افرادی صرفا اداری،درباره امکانات و فراهم آوردن زمینه برای خلاقیت دست به تصمیمگیری میزنند ضرورت دارد که درباره اهمیت برنامهی عمومی هر کشور آگاهی به دست آورد و از تأثیرگذاری این برنامه بر فرهنگ و کسانی که آن را به اجرا درمیآورند نیز اطلاع پیدا کرد.
چنین سیاستی البته نباید ما را از توجه به افرادی خاص که با حضور خود گاه حضور یک فرهنگ را نمایان میسازند،باز دارد ولی باید در نظر داشت که سیاست فرهنگی در عصر کنونی مجموعهی پیچیده و درهم تنیدهای است که اجزای مختلف آن باید در ارتباط باهم قرار بگیرند تا بتوان به معنای کلی و به اصطلاح به تمامیت آن دست یافت.
ما در واقع بیآنکه قصد داشته باشیم از اهمیت نخبگان و به خصوص در حوزهی فرهنگ بکاهیم یا آن را درست ارج ننهیم که به جایش باید به آن بپردازیم به ویژه در حوزهی آفرینش عالی و فرهنگی،فقط میخواهیم به جنبهای دیگر از زندگی اجتماعی که تا مدتها از توجه لازم برخوردار نبوده است اشاره بکنیم و بگوییم که توسعهی عمومی بنا به تعریف ناچار به عامهی مردم عنایت دارد و نمیتواند از این جنبهی اساسی و بنیادی خود غافل بماند.
اغلب باید از حضور شخصیتهای فرهنگی بهره گرفت برای آنکه حضور ما در خارج موجه جلوه داده شود و از این راه بتوانیم با فرهنگیان کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنیم ولی در همان حال باید به تربیت افرادی همت گماشت که بتوانند کار سیاست فرهنگی خارجی را درست پیبگیرند و در واقع نقش اصلی را در حوزهی مأموریت خود انجام بدهند."