ملخص الجهاز:
"مثلا در مورد همین مرحوم ماسینیون،که صحبتش الان در میان بود و ما خودمان یک یادواره در دانشکده ادبیات برایش منتشر ساختیم،مرحوم قزوینی،نامهای به تقیزاده نوشته-و معلوم میشود که این نامه را در جواب اشاره تقیزاده به کتاب ماسینیون درباره حلاج نوشته است-و ایرانیها اگر هیچ چیز از ماسیونیون نشناسند،او را لا اقل به خاطر کتاب معروف او «حلاج»-و همچنین«سلمان پاک»خوب میشناسند-خصوصا که این کتاب توسط مرحوم علی شریعتی ترجمه شده و از پای منبر به روی منبر هم پا گذاشته و در کمتر مجلسی است که یادی از آن نشود،قزوینی نظر عجیبی راجع به این مستشرق بزرگ ایراد میکند.
من خودم ندیدهام ولی شنیدهام که کنت دو گوبینو،مرد روشن بین و فیلسوف بزرگ فرانسوی که سالها در ایران بوده از ایرانشناسان بنام است،و کتابهای مهمی در باب ایران دارد،و از جمله تاریخ ادیان آسیای مرکزی از کارهای مهم او به شمار میرود،علاوهبر آن آدمی است که در اروپا سالهاست روی آثار او کار میکنند و متخصصانی پیدا شدهاند که«گوبی نیست»خوانده میشوند،آری،این آدم که دلپذیرترین و عمیقترین تحقیقات را در باب اوضاع اجتماعی عصر محمد شاه و ناصر الدین شاه دارد،وقتی صحبت از کتابهای ملا صدرا میکند،میگوید که این فیلسوف بزرگ ایرانی چند کتاب راجع به مسافرت-یعنی سفرنامه-نوشته است17.
حالا،مقصودم اینست که نباید همه گناه را به گردن کانال زیرزمینی انداخت،ولی ما کرمانیها البته امیدی نداریم که آن تاریخ ما که نهصد سال پیش نوشته شده،درین پناهگاه بوده و محفوظ مانده باشد و یک روزی در حراجی کشف شود،به چند دلیل،و بهترین دلیل آن اینست که کسی که یک کتاب خطی فارسی کرمان را برده باشد،آخرین امیدش میتواند این باشد که یک روز نسخه آن را بردارد و بیاورد پیش مثلا باستانی پاریزی و بگوید این تنها به درد تو میخورد،آن را بخر و رویش کارکن،و آن وقت باستانی هم همان رفتاری را با او بکند که با منتظر صاحب کرد."