ملخص الجهاز:
"در قلمرو سیاست،دولت ملی به سرعت در حال از دست دادن حاکمیت مورد تکریم خود به نفع رژیمهای فراملی، قارهای و حتی جهانی میباشد،درحالیکه در همان زمان برخی اقلیتهای فروملی برای خودمختاری بیشتر و استقلال سیاسی اصرار میورزند؛برای مثال،در یک حوزه،تعدادی از کشورها برای ایجاد جامعهی اروپایی متحد میشوند و تاکنون 61 دولت عضو رسمی این اتحادیه میباشند که 04 درصد از کل دولتهای اروپایی را شامل میشوند.
من معتقدم که محلیگرایی به عنوان یک فرآیند در قالب جنبشهای هویتی تجسم یافته است،و اغلب به صورت جنبشهای قومی و یا مذهبی،به نمایندگی از گروهها و قشرهایی از جامعه بر خلق هویت فرهنگی و اجتماعی تأکید داشته و در بعضی موارد نیز به دنبال خودمختاری سیاسی است.
فرجام قبل از همه سعی میکنم نتیجهگیری خود را چنین خلاصه کنم:ظهور رژیمهای فراملی که توسط حکومتها و نیز اقلیتهای فرودولتی قابل کنترل نمیباشد و آگاهی اقلیتها نسبت به وضعیت اسفناک خود باعث میشود آنها به اصل و ریشههای خود پناه ببرند؛آنها از طریق به کارگیری احساسات فردی مبتنی بر ویژگیهای فرهنگی از یک طرف و رژیمهای فراملی عالمگیر از طرف دیگر مبارزهی خود را علیه دولتها ساماندهی میکنند.
این مثال،به روشنی،همپرسگی بین جهانی شدن و محلیگرایی را نشان میدهد:وجود یک رژیم فراملی(کمیسیون اروپایی)و شکست دولت لندن در اقناع اسکاتلندیها،تلاشهای اسکاتلندیها را برای دستیابی به خودمختاری بیشتر تقویت میکند و نیز هدف عضویت کامل اسکاتلندیها، رژیم فراملی(اتحادیه اروپا)را تقویت خواهد کرد که مسئول پیگیری اعتراض سازمان یافته آنها علیه دولت میباشد!همچنین آنها در آن رژیم فراملی مشارکت خواهند کرد و بخشی از آن خواهند بود:آنها به منظور حفظ خصوصیت محلی خود فراملی میشوند."