ملخص الجهاز:
"لاجرم عزم تالیف ترجمهٔ دیگر مصمم شد…7 و نیز در جای دیگری از مقدمهاش مینویسد: … پنجم آن که ترجمهها خالی از دو حالت نیستند یا ترجمهٔ تحت اللفظ باشند، یا حاصل المعنی، و در هر یک وجوه خلل بسیار در مییابد و این ترجمه جامع است در هر طریق، و هر خللی را از آن خلل ها علاجی مقرر کرده باشد و این سخن دراز است، در رسالهٔ قواعد ترجمه بیان کرده آید 8 البته در پارهای از نوشتههای ناقدان معاصر و از لابلای آنها اندک موارد نقد ضمنی بر ترجمههای فارسی گذشته وجود دارد آقای ابوالقاسم پاینده در مقدمهٔ ترجمه شرعی مینویسد: … شاید سرجشمه این آشفتگیها، قمستی از آنجاست که مترجمان، هنگام کار، فراموش میکردهاند که معانی را در قالب کلمات فارسی باید ریخت و کلمات را به سیاق جملات فارسی باید برد… برای نمونه، جملهای چند از ترجمه بسیار قدیم قرآن را که بعضی متادبان بحکم کهنسالی، شاهکار ترجمههای قرآنش میخوانند در اینجا میآورم مثلا ترجمه آیهٔ 231 از سوره بقره چنین است: «و چون طلاق دهید زنان را برسند بوقف عدت ایشان مه باز داریدشان که شوهری کنند زنانشان را چون بپندند میان ایشان به نیکوی، این پند دهند بدان آنکه بود از شما که بگو ، بخدای و روز رستخیز»9 تاریخچهٔ نقد ترجمههای معاصر قرآن به فارسی بنا به گفتهٔ نویسندهٔ مقاله نقد ترجمههای فارسی 10 اولین مقالهای که مشخصا در مطبوعات ایران نه نقد یکی از ترجمههای قرآن کریم به زبان فارسی پرداخته است، نقدی است که استاد شهید مرتضی مطهری در اردیبهشت سال 1337 در مجلهٔ یغما بر ترجمه آقای ابوالقاسم پاینده نوشته است استاد مطهری مینویسند: در هر چند ملاحظاتی که در ترجمهٔ آقای پاینده به نظر اینجانب رسید تا آنجا که تاکنون موفق به مطالعهٔ آن شدهام طوری نیست که بتوان نام آن را «خطای فاضح» گذارد،ولی این قدر هست که بتوان سکوت در برابر ان را ناروا شمرد."