کرامتی از ثامن الحجج علی بن موسی الرضا المتفرقات

"نخستین بیت آن قصیده چنین است: عنق عشت فیه ستین عاما کنت عقدا یزینه ووساما در این شرایط یک نفر از موءمنان از او درخواست کرد که قصیده‌ای نیز درباره امام هشتم علیه السلام بسراید و از حضرتش بطلبد که از درگاه الهی شفای او را بخواهد. او این پیشنهاد را پذیرفت و قصیده دومی نیز سرود که نخستین بیت آن چنین است: سیدی یا أبا الجواد و یابن الخیر و یا مناط الرجاء وی در این فکر بود که این مدیحه را توسط زایری به ایران بفرستد تا در کنار ضریح حضرت خوانده شود ؛ ولی وی پیش از آن که تصمیمش را عملی سازد، یکی از بستگانش که در ایران به سر می‌برد در تماس تلفنی که برای استفسار از احوال او، انجام گرفته بود، به اوچنین گفت: من پیامی از امام هشتم علیه السلام به تو دارم و آن این که فرمود: نیازی به ارسال قصیده نیست، سروده‌ی شما رسید وحاجت تو برآورده شد!"