ملخص الجهاز:
"منظورم این است که صدای احمد رضا،همیشه در بستری از تازگی شنیده میشود و اگر کسی فقط او را از راه شنیدن صدایش در نوارهای«مد روز» بشناسد،هرگز باور نخواهد کرد وقتی احمد رضا«خودش»است و میان جمع خوانواده است و یا میخواهد دوستانه و برادرانه با کسی درددل و گفتوگو کند،چنان به لهجهی کرمانی حرف میزند که گویی همین لحظه از اتوبوس«کرمان پیما!»در پایانهی جنوب تهران،پیاده شده است!
بحث دقیق و مفصلی میطلبد اما عمیقا بر این باورم که جادهی اینهمه تجربه در سازوکار زبان و شعر بیرون زدن از ذات قاعده و عرف که امروز چنین بیمحابا میسر است بدون احمد رضا احمدی ممکن نبود؛گیرم که بیادعا و مغلقگویی با آرامش در حضور دیگران نشسته است.
بههرحال،گذشت و گذشت تا رسیدیم به سالهای پس از انقلاب و آشنایی من با مسعود کیمیایی که در واقع معرف اصلی احمد رضا احمدی به من،او بود."