خلاصة:
تعهد در عالم حقوق، اصولا یا زائیده توافق اشخاص ( اعمال حقوقی ) و یا
ناشی از رویدادهایی است که به حکم قانونگذار تعهدآورند ( وقایع حقوقی ) . اینکه یک
شخص بتواند به اراده تنهای خویش، تعهدی الزام آور برای خود یا دیگری ایجاد کند ،از
دیدگاه برخی از حقوقدانان امری توجیه ناپذیر و از دیدگاه برخی دیگر امری استثنائی
است .مقاله حاضر تعهدآور بودن اراده یکجانبه شخص نسبت به خود را ، به گونهای که
بتواند منشأ حقی قانونی برای طرف مقابل شود ، مورد نقد و بررسی قرار می دهد .
در این نوشتار ، علاوه بر بررسی نظری دیدگاه موافقین و مخالفین این نهاد ، تلاش شده
است به استناد مصادیق احتمالی آن در قوانین ایران ، آنچه با معیار های حقوق داخلی
پذیرفتنی تر است معرفی گردد .
ملخص الجهاز:
"برای مثال چگونه می توان تعهد فرد نسبت به عموم را پذیرفت؟[3] یا تعهد نسبت به اشخاص نا معین را ؟ همینطور به هنگامیکه طرف تعهد هنوز وجود ندارد و قرار است زاده شود ؟ یا به هنگامیکه علیرغم وجود او مشکلی در پذیرش و قبول او ایجاد شده است مثل حجر یا موت او ؟ در هر صورت تا زمانیکه این نهاد پذیرفته نشده، و تنها توافق و جمع دو اراده می تواند باعث تشکیل عقد شود، توجیه چنین مواردی جز تکلف و کوشش بی جا نخواهد بود .
به اعتقاد اینان اگر چنین امکانی برای فرد شناخته شود، باید همین استدلال در مورد رد اراده نیز حکمفرما باشد، یعنی فردی که تعهد را یکجانبه به وجود آورده است بتواند یکجانبه نیز آن را رد نماید، در حالیکه در این صورت عقد همچون امر معلقی خواهد بود که شرط تعلیق به دست بدهکار است و این با ماهیت تعهد که التزام است منافات دارد.
(Stark–1972–n1058/Mazaud–1991–n361) با این وجود مشکل به نظر می رسد چنین استدلالی بتواند مانع عقلانی در مقابل ایقاع ایجاد نماید، چراکه در هر صورت تصمیم گیرنده نهایی خود اشخاص هستند و حتی در مورد عقد نیز، طرفین مصون از گزند بی تدبیری و اشتباه نیستند و گرچه اینجا این احتمال عقلایی مضاعف باشد، اما بعید است بتوان به چنین بهانه ای آزادی و اختیار عمل را از فرد گرفت."