"آب زندگی آب طرب-شراب انگوری آب طلا-آب زر آب طلع-عرقی که از شکوفه خرما گیرند آب عشرت-شراب انگوری آب قصیل-آبی که از فشرده خوید جو میگرفتند و در طب قدیم برای مداوای مسلول بکار میرفت-فشرده خوید جو آبمعدنی-آب کانی آثار.
جمع اثر-نشانها،ایزها، نمودها آجل-آینده،دیر آیند آحاد-یکان آخر-پسین،پایان،واپسین،فرجام، انجام آخرت-آنجهانی،سرای دیگر، آخرین-آفدم،پسین،سرانجام، فرجام آداب،جمع ادب-روشها آفات،جمع آفت-آسیبها آفاق،جمع افق-کرانهای آسمان آل-دودمان،خاندان آلات جمع آلت-افزارها،دستیارهها دستکارهها،دستافزارها آلاف جمع الف-هزارها آلام جمع الم-دردها-رنجها آلهه جمع الاه-خدایان آنا-هماندم،دردم آیات جمع آیت-نشانهها،نمونهها ائتلاف-همپیوستگی.
با هم پیوستن، یگانگی ائمه جمع امام-پیشوایان، اباء-سرباز زدن-سرپیچی-سرکشی و نافرمانی،سرتافتن ابابیل-پرستو اباحت-روا شمردن،روا داشتن، روائی اباحتی و اباحی-رواگر،رواشمر (کسیکه هرکار ناشایست را مباح میداند) اباطیل جمع باطل-بیهدهها، ابتدا-آغاز،نخست ابتذال-پیشپاافتادگی، ابتکار-نوآوردن،از خود ساختن، ابتلاء-دچار شدن،گرفتاری،آزمودن آزمایش، ابتهاج-شاد شدن،شادمانی،شادی ابتیاع-خریدن،خریداری،فروختن ابد-جاویدان-بیانجام،بیکران ابداع-نوآوری،نونهادن، هستی بخشیدن ابدا-هرگز،برگست،ازجاش ابدیت-جاودانی،پایندگی، دیرندگی ابراز-نمودن،آشکار کردن،پیدا ساختن ابرام-استوار کردن،بستوه آوردن تنگ آوردن،بجان آوردن،گران کردن،شکوفه برآوردن،سخت تافتن ریسمان و جامه را ابر حمام-اسفنجه ابرش-رخش،چپار،اسبیکه موی سرخ و سیاه و سفید درهم دارد،آنکه رنگ سرخ و سفید در هم آمیخته دارد ابرص-پیس،پیسه ابطال جمع بطل-دلیران،دلاوران، نامآوران"