ملخص الجهاز:
"پس از آن نویسنده مزبور توصیف یکی از شهرهای اسلامی را مینماید میگوید شهر قربطه در آن زمان دارای خیابانهای نظیف و مشتمل بر نهصد حمام و هفتصد مدرسه بود و یک جامعه داشت که بمنزله اونیوریسیته بود که دارای شعب مختلفه از قبیل طب و تاریخ و فلکیات بود و فلسفه ارسطو منحصرا در این مدرسه تدریس میشد این بود که فردریک ثانی(1224)در شهر ناپلی مدرسه تأسیس نمود که در آن مدرسه علوم اسلامی تدریس میشد که از آن مدرسه بسایر بلاد غرب منتشر شود و در ذیل مقاله گوید:امروز بهمان اندازه که اهالی مغرب زمین در علم و صنعت و سیاست مقدمند مسلمانان عقب افتادهاند در حالتیکه نهتنها دارای علم و صنعت نیستند بلکه دارای هیچ یک از شئون حیاتی نیستند این بود خلاصهء مقاله نویسنده مذکور که باختصار نقل شد حال باید بهبینیم این فرق از کجا پیدا شده و سبب آن چیست؟آیا خوانندهگان محترم تأمل نمیکنند که چه شد که روز سفید ما سیاه و مورد ملامت دیگران شدیم؟!!آیا این مقایسه و بیان هر مسلمان غیوریرا بفکر عمیق فرو نمیبرد؟ بلی(پایان شب سیه سپیدی است)این تیرهگی روزگار بگذرد و بار دیگر روزگار چون شکر آید."