ملخص الجهاز:
"رضازادهء لنگرودی:با توجه به اینکه استرویوا که در سال 1978 میلادی،یعنی حدود 12 سال قبل از کتاب شما منتشر شده و خوشبختانه اخیرا با عنوان تاریخ اسماعیلیان در ایران توسط خانم دکتر پروین منزوی از متن روسی به فارسی ترجمه شد؛نظر شما دربارهء آن مطالبی(دو فصل آخر کتاب شما)که نه از نظر دیدگاه بلکه از نظر عنوان مشترکند چیست؟چه مآخذی از دید او پنهان مانده و شما چه منابعی در دست داشتهاید که به نظر ایشان نرسیده یا برعکس؟آیا منابعی بوده که تا زمان نگارش کتاب شما،در کتابخانهء لنینگراد سابق بوده باشد و به آن دسترسی نداشتید و علاقمند بودید که از آن بهره ببرید و به دلایلی نتوانستید؟ دفتری:از لحاظ منابع اولیه که برای این دوره حائز اهمیت هستند،خانم استرویوا مطلب جدیدی ندارد.
نیز راجع به تفکر اسماعیلی در آن دوره خوب میدانیم که تاریخ فاطمیه و اسماعیلیان فاطمی در آن دوره کمابیش بهطور جامعی مشخص شده و در زمینههایی هنوز به تحقیق بیشتر احتیاج داره که این تحقیق هم مشکل است،به علت فقدان منابع کافی مورد اعتماد دربارهء دورهء اسماعیلیان نخستین و دورهء تاریخ نزاریه در چند قرن اول بعد از سقوط الموت یعنی در سلا 1265 میلادی.
عنوان این مجموعه essays midieaval lslamic history and thought است که خود بنده هم یک فصل راجع به زندگی حسن صباح و یکی دو دههء اول تاریخ نزاریه مینویسم راجع به آن بیست سی سال هم خیلی بحث شده است،چون امام نزاریه در آن دوره مستور بوده و صحبتهایی هم هست مبنی بر اینکه شاید گروهی از نزاریه تا مدتها بعد از مرگ المستنصر پسر و جانشین اصلیاش نزار را به عنوان مهدی موعود خودشان میشناختند."