ملخص الجهاز:
"سینماگران شاعر را به یاد آورید،کسانی را همچون تارکوفسکی و پاراجانیان،که اکنون نیستند و انگار چیزی، قطعهای از زندگی را همراه خود بردهاند.
و اکنون با غیاب فدریکو فلینی باز از آن کتاب چیزی کاسته میشود.
زامپانو در جاده،مارچلو روبینی در زندگی شیرین کابیریا در شبهای کابیریا،گیدو آنسلمی در 1/2 8،و همچنین کازانووا و پسر بچههای آمارکورد با یکدیگر تفاوتهای بسیار دارند،اما انگار همگی جلوهای از درون خود فیلمساز نیز هستند.
بدینگونه برای فلینی جزء از کل جدا نبود:زندگی اهالی دهکدهای که هرچند یکبار به انتظار گذر کشتی افسانهای میمانند،یا رؤیاهای مرد میانسالی که در جستجوی عشقهای از دست رفتهء جوانی است،هریک به شکلی برای فلینی شاعر به مثابه سفری است بیپایان و آمیخته با تخیلی شاعرانه که همچون گردش قطار کودکی از خاطرهای به خاطرهء دیگر بازمیگردد.
این نوای سرخوشانهء شیپور سیرک است،که همراه با آمیزهای از تمامی موسیقیهایی که نینو روتا برای آثارش ساخت،خبر از جاودانگی سینمای فدریکو فلینی میدهد."