ملخص الجهاز:
"فهم مسایل جاری کشور اسراییل،مستلزم شناخت و درک این موضوع و نیز فهم این واقعیت است که اسراییلیها و دیگران،برای سالیان درازی بر اثر تقسیم یهودیان به دو گروه اکثریت سکولار و اقلیت مذهبی،دچار سوء فهم شده بودند در صورتی که به لحاظ اعتقاد عملی و طرز رفتار افراد میتوان اکثریت مردم اسراییل را سنتی و اقلیتی از آن را در دو سر طیف،ارتدکس و سکولار خواند.
به عقیده یهودیان پراکنده که میخواستند همچنان یهودی باشند و به دین دیگری نگروند،شرط ورود به جوامع محل سکونت،بویژه به دست آوردن تابعیت نظامهای سیاسی مدرن-که بعد از قرارداد وستفالی به وجود آمده بودند-بیطرفی مذهبی دولت بود،به گونهای که یهودیان،همانند مسیحیان بتوانند به منزلت کامل شهروندی،دسترسی یافته و از سوی حکومت،این منزلت به رسمیت شناخته شود.
اگر به یهودیان آمریکایی برای ورود به جامعه اسراییل،پذیرش اعطا شود،احتمالا با امواجی از گرایشهای ارتدکس در میان آنها مواجه میشویم،به گونهای که آنها خواهان مشارکت در امور سیاسی-اجتماعی در قالب گفتار و نهادهای مذهبی میشوند البته گمان نمیکنم که این گروه از یهودیان،خواستار تغییر تقویم رسمی اسراییل شوند.
اینان،اغلب در کشورهایی زندگی میکنند که رابطه دین و دولت مبتنی بر حمایت یکسان دولت از فعالیتها و نهادهای مذاهب مختلف است و با ظهور و یا رشد گرایشهای اسلامی در مناطقی که قبلا در سیطره کشورهای مسیحی بود و نیز مهاجرت دسته جمعی کارگران خارجی و تبعیدیان سیاسی که بسیاری از آنان مسلمانند در این جوامع، تقویت اندیشه حضور دین در عرصه عمومی،موضوعیت یافته است."