روزنه - مجلة ادبیات داستانی المتفرقات

"ناچار-تا به خود بیایم و وقتی پیدا کنم و دکتری بروم و سفارش عینک‌ بدهم-مدتی طول کشید و من طی این مدت بالهایم را چیدم و زمینی شدم!و تازه متوجه شدم که بدون خواندن و نوشتن، زندگی چه طعم گسی دارد و نفس کشیدن چقدر دشوار می‌شود و چقدر دلم سوخت برای کسانی که سالهاست شیشهء عینکشان‌ شکسته است و خود نمی‌دانند!! * گفت: -هوا سرد است و بچه‌ام تب داشت و شیشهء اتاق اجاره‌ای‌ام‌ شکسته بود. و ما که عاشقان راستین ادبیات هستیم،مانده‌ایم معطل که‌ این همه تفاوت برای چیست؟میان ماه ما تا ماه گردون از نظر پرداخت دستمزد تفاوت از زمین تا آسمان است،حال آنکه از نظر کیفیت نه تنها چیزی کم ندارد که یک سر و گردن هم بالاتر می‌نشیند و خوش‌تر می‌درخشد. هرچند که کسی حرف از عناصر داستان نمی‌زند و حرفی نو بر دانسته‌های فطری‌ام نمی‌افزاید،اما امروز بر این باوریم که‌ آموزش برای توده‌ها لازمهء به منصهء ظهور رسیدن‌ استعدادهاست."