ملخص الجهاز:
"موضوعات عمده در این تفسیر عبارتند از: 1-آیا انسان میتواند مفسر خویش باشد؟ 2-انسان چگونه خویش را تفسیر میکند؟ 3-آیا انسان نیز مانند دیگر حقایق، محکم و متشابه و ظهر و بطن دارد؟ 4-روش ارجاع متشابهات انسانی به محکمات انسانی چیست؟ 5-جایگاه عقل در حقیقت انسانی چیست؟ نظریهای که به این پرسشها پاسخ میدهد،نظریه«تفسیر انسان به انسان»نامیده شده و از ابداعات اندیشهء استاد فرزانه و حکیم متأله آیت الله جوادی آملی است.
«در این کتاب سعی شده است در پرتو نور قرآن و عترت و عقل برهانی،الگویی کامل برای نظام بخشیدن دقیق و عمیق به مباحث انسانشناسی ارائه شود»(ص 20).
با توجه به اینکه انسان تمام اسما را تعلیم دیده است ( و علم آدم الاسماء کلها؛ بقره:31)میتواند به تبیین همه اشیای ممکن بپردازد که از آن جمله ساختار هستی خود اوست و چون انسان فطرتی الهی دارد بنابراین این فطرت خدا آشنا و خداخواه است و فطرت ناب انسان غیر از خدا را نمیشناسد و در نتیجه به سوی آنچه غیر خداست،نمیگراید.
کسی که مراکز متعددی برای فهمیدن و اندیشه علمی در او یافت میشود،فردی چندشخصیتی خواهد بود و فرد چندشخصیتی طعم وحدت هویتی را نمیچشد و نوای آن را نمیشنود ولی انسان دارای شخصیت یکپارچه و یگانه، کسی است که علم او بر عملش اشراف داشته باشد؛چنین شخصیتی خواهد توانست همه دریافتهای خود را به نهر بزرگ عقل نظری و همه شهوات و غضبهای خود را به نهر بزرگ عقل عملی مرتبط کند و در نتیجه تمام وجود او به وسیله عقل،تهذیب و پاک میشود و رنگ مقبولیت میگیرد."