خلاصة:
غزلهای حافظ از جمله نابترین غزلهای ادب گرانقدر فارسیاند و خواندن آنها هر خوانندهی صاحبذوقی را بر سر وجد میآورد.در زیبایی و دلانگیزی این غزلها،عوامل بسیاری نقش دارند که از مهمترین آنها،موسیقی و توازنی است که در زنجیرهی گفتار حافظ وجود دارد و باعث شده محتوای این ابیات با نظم و آهنگی خاص همران باشند و بدون تردید در انتخاب آنها گزینشی ویژه صورت گرفته است.در این پژوهش،نویسنده به نقد و بررسی هفت غزل از حافظ که در کتابهای ادبیات دوره دبیرستان و پیشدانشگاهی آمده پرداخته و عوامل موسیقیساز و موسیقیافزای آنها را بررسی نموده است.مقاله با حذف مقدمات از نظرتان میگذرد.
ملخص الجهاز:
"با این توضیح که این موسیقی در غزل شمارهی یک کمتر است؛چرا که در این غزل حروف مشترک قافیه حد اقل ممکن هستند:(-ر) 3-موسیقی درونی(الفاظ): از دیگر جنبههای موسیقایی در شعر آن است که ساختار آوایی کلام و جای قرار گرفتن واژهها و صامتها و مصوتها در بیت به گونهای باشد که علاوه بر نقش معنایی،تقارن و تناسب آنها نیز ایجاد موسیقی کند،به گونهای که گاه مجموعهی اصوات،به صورت غیرمستقیم مفهوم مورد نظر شاعر را ابلاغ میکنند و به گونهای هنری و با ظرافتی خاص انتخاب میشوند که دلالتی ذاتی میان آنها با مقصود شاعر وجود دارد.
در غزل شش بیت چهار واژهی«مپیچ»،هم مفهوم پیچوتاب خوردن دارد و هم معنای اصرار و سماجت در کار میرساند: «در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآن جا سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت» از دیگر موارد سازندهی موسیقی معنوی در شعر حافظ بهرهگیری او از آرایهی تضاد یا مطابقه است که تناسب ضدیت میان واژگان التذاذ و درک آنها را شیرینتر و مطلوبتر کرده است برای مثال در بیت: «دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را ترسم که راز پنهان خواهد شد آشکارا» (غزل دو) واژههای پنهان و آشکارا این ویژگی را دارند.
همچنین است ارتباط میان واژههای: «ساقی،مطرب،می و عیش»در بیت زیر: «ساقی و مطرب و می جمله مهیاست؛ولی، عیش بییار مهیا نشود،یار کجاست؟» (غزل هفت) همانگونه که مشاهده میشود جملهی این عوامل،به همراه عوامل بسیار دیگری که ذکر آنها مجال بیشتری را میطلبد، باعث شدهاند که شعر حافظ با موسیقی دلانگیز و سحر آفرینش بر طبع خوانندگان خوش آید و بدان اقبال نمایند."