ملخص الجهاز:
"شباهت داشت به سختی میتوان در اشاره به تحولات گرجستان از تجربهای سخن به میان آورد که در قالب نوعی نقد و ارزیابی دموکراتیکجای گیرد و دور جدیدی از تحولات آن کشور که در یک سال اخیر آغاز شده کوتاهتر از آن است که به چنین نقدی درآید ولی این بررسی را از موضوع گرجستان آغاز کردهایم،چراکه طرح مسائلش را در این دوره میتوان به عنوان پیش درآمدی حاد و شدید بر انواع مسائل و مشکلاتی تلقی کرد که قفقاز-و اصولا بسیاری از دیگر کشورهای شوروی سابق-در راه بنیان جامعهای نو با آن روبرو شدند.
اگرچه در این دوره با پیشآمدهایی چون بروز اختلاف نظر میان تنگیز کیتوانی و شوارنادزه،که نخست به برکناری کیتوانی از وزارت دفاع و در نهایت برخورد مسلحانه بین اتباع او و نیروهای دولتی منجر شد،در باب معیارهای حاکم بر رفتارهای سیاسی جاری پرسشهایی مطرح شد و چندی بعد در زمستان 3731،ائتلافی متشکل از حدود 21 حزب وگروه مخالف شوارنادزه را به استبداد متهم ساختند،ولی همانگونهکه اشاره شد فقط پس از فروکش جنگهای داخلی از اواخر همان سال بود که از تشنج و تلاطم حاکم کاسته شد.
حال آنکه این نگرانی و حساسیت عملا به حوزهء تامینیهء خطوط مواصلاتی و لولههای نفت و گاز قفقاز که مطمع نظر غرب است،محدود بماند یا وضعیت کلی کشورهای مورد بحث را شامل شود،خود موضوعی است که هنوز روشن نمیباشد ولی مواردی چون شوروشوق شرکتهای بزرگ نفتی غرب در انعقاد انواع قراردادهای تجاری و صنعتی با جمهوری آذربایجان که درمیان این سه جمهوری،از لحاظ رعایت اصول دموکراسی و حقوق بشر در رده آخر قرار دارد،مبین آن است که احتمالا ملاحظات نوع اول دست بالا را خواهد داشت."