ملخص الجهاز:
"کلود کنو17که زندگی نامه تیلهارد را به رشته تحریر در آورده است،به اختصار به ذکر این نکته اکتفا میکند که کنگره جهانی ادیان بین سالهای 1946-1951 که تیلهارد اوقات خود را در پاریس میگذراند،به عرصه مفیدی برای فعالیتهای او بدل شد.
با این حال در ادامه به تضییقات فراهم شده از سوی واتیکان برای او اشاره میکند و میگوید:"علیرغم ممنوع بودن همکاری رسمی او با این جریان،وی مجدانه مشوق وحدت و اتحاد اعضای جنبش بود.
اما مراد وی از ایمان به انسان،ایمان و اعتقاد به این امر بود که"نوع بشر به مثابه یک کل منسجم و متشکل،یک آینده مشترک دارد"؛آیندهای که نه تنها معطوف به بقای بشر،بل نشان از برخی انواع زندگی برتر دارد.
تیلهارد در مدت زمانی که بین سالهای 1948- 1950 در پاریس بود،پنج متن دیگر برای شاخه فرانسوی کنگره ادیان نوشت،که در حال حاضر بیشتر در آثار منتشرشدهاش دیده میشود.
به اعتقاد او ایمان به نوع بشر،پایهای وحدتبخش است برای همه کسانی که به دنبال اتحاد با دیگر انسانها هستند، تا از آن رهگذر نهایتا انسانیت در تمامیت خود به روحی واحد بدل شود.
همگرایی آینده یکی از توجهات اصلی تیلهارد معطوف به این پرسش بود که چگونه میتوان امکان همدلی و همزبانی بیشتر انسانها را فراهم آورد؛همدلی و همزبانیای که وحدت و یگانگی افزونتر بشری را به ارمغان آورد.
تیلهارد یکی از اهداف کنگره جهانی را فراهم آوردن امکان و فضایی میداند که آن فضا شکلگیری گونهای ایمان را سبب شود که پیوستن فرد را با دیگران میسر سازد؛در عین حال که هیچ ادعایی دال بر همانندی ماهوی ادیان و یا انکار هرگونه اعتقاد صرفا بشری در دستور کار خود قرار ندهد."