خلاصة:
عصر کنونی،به درستی«عصر ارتباطات»خوانده میشود. در این عصر،نشریات و روزنامهها نقش انکارناپذیری بهعهده دارند.قلمرو روزنامهنگاری در سراسر جهان به سرعت گسترش یافته است.از اینرو،پاسخگویی به نیازهای نوین در عرصهء روزنامهنگاری محتاج تحقیق و پژوهشی عمیق است.باتوجه به گسترش کمی قلمرو روزنامهنگاری در کشور ما-بهویژه در سالهای اخیر-،همچنین به سبب کمبود منابع و مأخذ معتبر و جدید،کتاب«روزنامهنگاری در عصر الکترونیک»را میتوان منبع مفید و جامعی برای آشنایی با اصول حاکم بر روزنامهنگاری امروز جهان دانست،که آن را چندی پیش دکتر مارتین گیبسون تدوین کرده و آقای سید محسن تقوی نیز آن را به فارسی برگردانده است. دکتر گیبسون از سال 1969 به تدریس روزنامهنگاری در دانشگاه تگزاس اشتغال داشته و به مدت 8 سال نیز در روزنامههای عمدهای چون«نیویورک یدلی نیوز»، «شیکاگو تریبیون»و«هوستون کرونیکل»کار کرده است. مترجم کتاب نیز از سال 58 تاکنون بهعنوان نویسنده،مترجم و ویراستار با جراید مختلف کشور همکاری داشته،از جمله از سال 1359 تا 1364 دبیر سرویسهای«اخبار خارجی»و«مقالات» در روزنامهء اطلاعات بوده است. کتاب«روزنامهنگاری در عصر ارتباطات»که قرار است به زودی منتشر شود،دانشجویان روزنامهنگاری و علوم ارتباطات و روزنامهنگاران تازهکار را با شیوههای نوین در عرصهء تدارک و انتشار اخبار و مطالب آشنا میکند و در ده فصل تنظیم شده است:تحریریه الکترونیک،ویراستاران به هنگام کار، علامتگذاری،نگارش لید،پیرایش متن،آخرین مدافعان، نگارش تیتر،اخبار،خبرگزاریها،صفحهبندی و عکس و شرح عکس. مقالهء حاضر،گزیدهء فصل دوم این کتاب است.در این فصل، نویسنده به اهمیت و حساسیت کار ویراستاران میپردازد و دشواریهای این حرفه را نیز برمیشمارد.و در آخر،با اتکا به تجربههای عینی خویش و دیگران،ویژگیهای یک ویراستار خوب را توضیح میدهد.
ملخص الجهاز:
"باتوجه به گسترش کمی قلمرو روزنامهنگاری در کشور ما-بهویژه در سالهای اخیر-،همچنین به سبب کمبود منابع و مأخذ معتبر و جدید،کتاب«روزنامهنگاری در عصر الکترونیک»را میتوان منبع مفید و جامعی برای آشنایی با اصول حاکم بر روزنامهنگاری امروز جهان دانست،که آن را چندی پیش دکتر مارتین گیبسون تدوین کرده و آقای سید محسن تقوی نیز آن را به فارسی برگردانده است.
علت چیست؟سه علت را میتوان برشمرد: 1)بسیاری از ویراستاران بالقوه،خیلی زود به این باور میرسند که کار کردن در حاشیه چیزی جز تلفیقی از کسالت و فشار طاقتفرسا نیست،و هر آن ممکن است به کاری دیگر گمارده شوند.
در غیر این صورت،غرور و تکبر سبب میشود که ویراستار تصور کند که فقط به یک سیاق-آن هم سبک و سیاق خود وی-میتوان مطلب خوب نوشت.
ذهن بدگمان:بدون یک ذهن بدگمان نیز نمیتوان کارها را به پیش برد،ولی در این صورت باید بتوان از هرگونه غفلت در حین کار پرهیز کرد.
این تیتر احتمالا در نهایت حسننیت نوشته شده،اما هفتهء تلخی را برای ویراستار روزنامه به دنبال داشته است.
مگر آنکه ضوابط بازنشستگی به شما اجازه دهد که در هشتاد سالگی هم به کار ادامه دهید،و مورد احترام و سپاس گزارشگران قرار گیرید، وگرنه احتمالا دفعات تشکر گزارشگران از زحمتی که روی مطلب به شتاب تحریرشدهشان کشیدهاید،از تعداد انگشتان دست تجاوز نخواهد کرد.
حک و اصلاح نهایی مطلب به اقتضای ذوق و علاقهء خواننده و جمعبندی آن با یک تیتر کوتاه و رسا-که اگر بخت یاری کند خواننده را نه فقط مطلع،بلکه خشنود نیز میکند،-در حطیهء کار ویراستار است."