خلاصة:
مباحث حوزه عملی، مخصوصا اخلاق همواره و نزد همه فلاسفه اهمیتی ویژه داشته است. دلیل این امر هم میتواند علاقه فلاسفه به تاثیرگذاری و ارائه دستورالعمل برای زندگی عملی مردم باشد. در این مقاله دیدگاه هگل در مورد اخلاق، ملاک اخلاقی بودن یک عمل و شرایطی که باید برای یک عمل مهیا باشد تا عملی اخلاقی تلقی گردد، به نحو تحلیلی بررسی شده است و ملزومات هر بخش و جنبه از دیدگاه او نشان داده شده است. هگل در بخش اخلاق میراث خوار فلسفه اخلاق کانت و فیخته است. او به خوبی توانسته است نکاتی که به نظر او در هر یک از دیدگاههای اخلاقی قدما وجود داشته است لحاظ کند و دیدگاهی جامع ارائه دهد. فلسفه اخلاق او به سه بخش قابل تقسیم است: حق انتزاعی، اخلاق (morality)، و حیات اخلاقی (ethical life). وی برای هر بخشی مصداقی عینی معرفی میکند و به نحوی ملموس قواعد هر بخش را قاعدهبندی میکند. مبسوط دیدگاههای اخلاقی را میتوان در کتاب «فلسفه حق» او یافت.
ملخص الجهاز:
او برخلاف نظریاتی که بر اساس اراده الهی یا احساس اخلاقی یا نیت پایهریزی شدهاند و همانند نظریات سعادتگرای سنتی، اخلاق را صرفا متکی بر تعارض عقل میداند، اما برخلاف نظریات سعادتگرا تأکید میکند که میان نظریه حب ذات یا احتیاط عقلانی و آنچه اخلاقا درست یا ارزش است، تمایز کامل وجود دارد.
در نوشتههای دوران فرانکفورت (1799-1797) همین علایق او را به انتقاد افراطی از دیدگاه اخلاقی ـ مخصوصا آن گونه که در فلسفه اخلاق کانت نشان داده شده است ـ با تأکید بر تضاد میان تکلیف و میل و اراده نیک به عنوان ارادهای که از طریق رابطه و نسبت با قانون متعین و تحریک میشود، سوق میدهد.
3- خودتعین بخشی اختیار و آزادی نظریه خود فعلیت بخشی: نظریه اخلاقی دوران بلوغ هگل شاید به عنوان تلاشی برای سازگار کردن نظریه سنتی اخلاق ارسطو و تأکید کانت و فیخته بر «خود» آزاد تلقی شود.
براساس دیدگاه اخلاقی مدرن ما تنها به جهت نتایجی که بر اهداف و نیات ما مترتب است، مسئولیم؛ آنچه آن را به عنوان نتایج اعمالمان برای خود بازنمایی میکنیم (PRS117) و در تشخیص و تعیین اعمال اخلاقی ما، آنها باید در نسبت با نیت سوژه مورد بحث قرار گیرند؛ یعنی در نسبت با مفهوم انتزاعی عمل، که سوژه آن را برای انجام آن عمل دلیلی معرفی میکند (PRS119).
بر این اساس هگل با کانت موافق است که وظیفه و تکلیف تنها باید به دلیل خود تکلیف انجام شود (PRS133)، اما با این دیدگاه کانتی، که افعال ما فاقد ارزش اخلاقی هستند، مگر اینکه صرفا بر اساس تکلیف انجام شوند، مخالف است.