ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) گفتوگو با هارتلی آمیزهای از خوشبینی و شکاکیت این فیلم از کجا شکل گرفت؟ از این احساس که فکر میکردم خیلی همه گیر است- دستکم خیلیها این حس را دارند-که همه چیز مارکدار شده.
یکی از چیزهایی که توی داستان حس کردم، تنش میان فرد و گروه است-گروهی که نمایندهاش این سیارهایست که در آن کسی بدن ندارد و فرد داخل گروه محو شده.
یادم است که با خودم فکر میکردم،موقع نوشتن این چیزها دارم چه کار میکنم؟آیا سعی میکنم تصویری از فرد در تقابل با جمعگرایی ارائه کنم؟اما اینطور نبود.
اما چیزی که برای خودم جذاب بود این بود که مالکیت یک جسم منجر به نوعی مسئولیت میشود.
به نظرم آبرکرومبی آخر سر این قضیه را برای جک روشن میکند:«جک،تو واقعا دربارهء آدم بودن چی میدانی؟ میدانی که به دلیل تحریک منطقی یا حسی به اینجا آمدهای."